فیلم آموزشی تعریف و الزامات حسابداری مرتبط با ذخایر موضوع استاندارد حسابداری شماره 4 ایران و IAS 37
الف- مزایا
نخست این که در نهایت فقط حدود 21 میلیون بیت کوین وجود خواهد داشت. بخش اعظم این بیت کوینها توسط کاربران استخراج شده اند. در حال حاضر حدود 18 میلیون بیت کوین وجود دارد. بنابر این تقریبا 3 میلیون بیت کوین دیگر برای استخراج باقی مانده است. این محدودیت بر قیمت بیت کوین تاثیر مثبتی گذاشته است. اگر تعداد زیادی از افراد تقاضای بیت کوین کنند اما بیت کوین زیادی در میان نباشد، آن دسته از افرادی که بیت کوین می خواهند باید بهای بیشتری برای به دست آوردن آن بپردازند. همین موضوع باعث بالا رفتن قیمت بیت کوین میشود.
دوم این که، تبادل بیت کوین در مقایسه با ارزهای رمزنگاری شده رقیب کار آسان تری است. به عبارت دیگر تبدیل بیت کوین به پول نقد کار آسان تری است. بالاترین حجم معاملات ارزهای رمزنگاری شده به بیت کوین تعلق دارد.
سوم این که فروشگاهها بیت کوین را بیشتر از ارزهای رمزنگاری شده دیگر قبول می کنند.
بیت کوین نخستین و بزرگ ترین ارز رمزنگاری شده است. این ارز در حال حاضر 40 درصد از بازار ارزهای رمزی را از آن خود کرده است، که رقم خیلی بزرگی است. بسیاری از افراد عقیده دارند که بیت کوین همیشه بزرگترین ارز رمزنگاری شده باقی خواهد ماند.
ب) معایب
نخست این که بیت کوین نوسانات زیادی دارد. به عبارت دیگر قیمت بیت کوین در طول روزهای متمادی با تغییرات زیادی همراه است. به عنوان مثال سقوط ماونت گاکس باعث افت پنجاه درصدی قیمت بیت کوین تنها در طول یک روز شد.
دوم این که این امکان وجود دارد که یک ارز رمزنگاری شده بهتر جای بیت کوین را بگیرد. صدها جایگزین هم اکنون برای بیت کوین وجود دارد. 10 سال از عمر بیت کوین می گذرد. هر کدام از این کوینهای جدیدتر می توانند روزی جای بیت کوین را بگیرند، چرا که جوان تر و پیشرفته تر هستند.
سوم این که هنوز هم افرادی هستند که از بیت کوین برای اعمال مجرمانه استفاده می کنند. شان و منزلت بیت کوین نسبت به روزهای نخست آن بهبود زیادی پیدا کرده است، اما هنوز به کمال نرسیده است.
موسسات باید کاركنان خود را به سمت دورههای آموزش مستمر هدایت کنند زيرا اين دورههاي آموزشي به حسابداران رسمي کمک میکند مهارتهای خود را گسترش داده و نیازهای سازمان را برآورده کنند.
سالها پیش موسسهي کوچک دلئون و استنگ، مستقر در گایترسبرگ، مریلند، نسبت به آموزش حرفهای مستمر ترديد داشت. ریچارد استنگ، CPA و یکی از شرکای موسسه، اذعان کرد، زماني كه از برگزاري كلاسهاي آموزشي مطلع ميشديم سعی میکردیم با کمترین هزینهي ممکن در اين دورهها شركت كنيم.
اما امروز، موسسهي استنگ که اکنون 45 کارمند دارد و در حال رشد است، در رویکرد خود نسبت به آموزش حرفهای مستمر فعالتر عمل میکند. رهبران موسسات دریافتند که کارکنان بزرگترین سرمایهي آنان هستند و در شرایط فعلی متاثر از تغییرات سریع و اطلاعات جدید، یادگیری بسیار موضوع مهمي است. دلئون و استنگ اکنون فرصتهای آموزشی مختلف را براي کارکنان خود فراهم ميكنند که شامل جلسات نهار کاری رایگان، وبینارهای غیرحضوری و گزينههای خودآموزی، در كنار گزینههای آموزش حرفهای مستمر توسط نهادهاي حرفهاي است.
این موسسه همچنین قبل از تعیین بهترین گزینههای آموزش حرفهای مستمر برای کاركنان، برنامهها و مسير حرفهاي كاركنان خود را طراحي میکند و اهداف، نقاط قوت و ضعف آنها را ارزیابی میکند.
استنگ اذعان ميكند، ما سعی میکنیم برنامههای کاری را برای هر يك از کاركنان سفارشی کنیم. به عنوان مثال، یک عضو تیم مالیاتی ما ممکن است به آموزش فنی خاصی نیاز داشته باشد، در حالی که یک عضو دیگر ممکن است نیاز به آموزش بیشتر در مورد مهارتهای نرم داشته باشد تا در مصاحبه با مشتری موفقيت بيشتري كسب نمايد.
اخیراً به دلیل ويروس همهگیر کووید19، آموزش حرفهای مستمر تغییرات اساسی را تجربه کرده است. تام هود، CPA و رئيس انجمن حسابداران رسمي مريلند (MACPA) در اينباره اذعان كرد، بیشتر فرصتها برای آموزش حرفهاي مستمر به شكل حضوری دیگر وجود ندارد و موسسات مجبور شدهاند به آموزش مجازی و آنلاین روي بياورند. وی گفت،ارائهدهندگان آموزش حرفهای مستمر و موسسات مجبور شدهاند آزمون و خطا كنند و رویکردهای جدید را امتحان کنند. به عنوان مثال، AICPA بسیاری از کنفرانسها، تنها در قالب آنلاین برگزار شده است. تاد هلتون، مدیر ارشد جلسات و کنفرانسها در AICPA، طي مصاحبهاي اذعان كرد، ما مجبور شدیم به سرعت کنفرانسهای خود را به رویدادهای فقط مجازی منتقل کنیم. به همین ترتیب، موسسات و افراد نيز مجبور شدند به سرعت با شرايط جديد سازگار شوند تا فرصتهای آموزشی از طريق مجازی را به حداکثر برسانند و آنها را به عنوان گزینههای اصلی یادگیری خود در سال جاری پذیرفتهاند.
هود گفت، تغییر جهت به سمت آموزش حرفهای آنلاین به اين دلیل است که برای موسسات مهم است که برنامههای رسمی را با هدف هدایت کارکنان به سوي مناسبترین آموزش حرفهای مستمر تنظیم کنند. وی خاطرنشان كرد، نیاز به مهارتهای جدید و ظهور راههای جدید براي آموزش آنلاین، آموزش حرفهای مستمر افراد حرفهای را آسان میكند. در چنين شرايطي موسسات ميتوانند دورههاي آموزشي را افزایش دهند و امکان بررسی مفاهیم اصلی را برای یادگیری عمیقتر فراهم نمايند.
وی گفت، موسسات هوشمند در حال كار كردن بر روی تجديدساختارهاي آموزشي و روشهاي یادگیری هستند تا بتوانند مهارتهای بالقوه و لازم را برای موفقیت كاركنان خود به ارمغان آورند.
چرا موسسات برای براي آموزش حرفهای مستمر كاركنان خود فرآیندهای رسمی داشته باشند؟
ادوارد مندلوویتس،CPA و شريك ارشد موسسهي ويتهام اسميت و براون به عنوان یک مربی فعال در زمينهي آموزش حرفهای مستمر، در اين خصوص اذعان كرد، بسیاری از موسسات فرآیندهای تعیینشدهاي برای پاسخ به آموزش حرفهای مستمر ندارند.
این کمبود ساختار میتواند بهاین معنی باشد که موسسات از آموزش حرفهای مستمر به طور کامل بهرهمند نمیشوند. مندلوویتس معتقد است، بدون برنامهها یا فرآیندهای رسمی برای هدایت کارکنان به سوي آموزش حرفهای مستمر مناسب، ممکن است موسسات افراد را به برنامههای آموزشي مناسب نفرستند و کاركنان نيز ممکن است آنچه را که آموختهاند در محل کار عملی نکنند. تریسی وایت، مدیر ارشد منابع انسانی در کلارک نوبر پیاس، یک موسسهي 220 نفره در واشنگتن، گفت که موسسات از هزينههايي كه صرف آموزش حرفهای مستمر خود ميكنند، تصویری واضح دریافت نمیکنند.
بسیاری از موسسات به کاركنان اجازه میدهند تعیین کنند که آموزش حرفهای مستمر را از چه روشی و به چه ميزان بگذرانند. اگرچهاین روش به کارکنان آزادی بیشتری میبخشد، اما میتواند فرصتهای از دست رفتهي بيشتري نيز به همراه داشته باشد. وقتی به کاركنان هیچ راهنمایی نمیشود که چه نوع آموزشهاي حرفهای مستمر را بايد بگذرانند، ممکن است بهاندازهي کافی خود را به چالش نکشند، و فقط يكسري دورههاي آموزش حرفهاي را تا مهلت پاياني بگذرانند و در نتیجه، گزینههای خود را محدود کنند یا گزینههای آموزش حرفهای مستمر را انتخاب کنند که لزوماً با نیازهای موسسه همسو نیست.
ملیسا گالاسو، CPA، مربی آموزش حرفهای مستمر در شارلوت، کارولینای شمالی در اينباره اذعان كرد، بسياري از موسسات نمیدانند که گلوگاههاي آنها چیست و بنابراین ممکن است ندانند که آموزش حرفهای مستمر برای آنها بیشترین منفعت را دارد.
چگونه یک طرح آموزش حرفهای مستمر برای موسسهي خود ایجاد کنیم؟
ایجاد یک فرآیند یا برنامه برای دستیابی به آموزش حرفهای مستمر مناسب برای كاركنان میتواند هم به نفع كاركنان و هم به نفع موسسه باشد. در اینجا مراحلی وجود دارد که رهبران موسسات می توانند برای نيل به اين هدف انجام دهند:
· چشم انداز و استراتژی موسسهي خود را مشخص کنید
هر موسسه مأموریت متفاوتی دارد، بنابراین تعیین اینکه مقصدتان كجاست، قبل از ایجاد یک برنامهي آموزش حرفهای مستمر ضروری است. جی مایکل اینزینا، CPA، موسس و مدیر عامل يك موسسهي حسابرسي و خدمات مشاورهي مديريت، به موسسات حسابرسي كه خدمات حرفهاي متنوعي را ارائه ميدهند توصيه كرد، اهداف خود را تعيين كنيد. بهاین فکر کنید که 5 تا 10 سال دیگر میخواهید کجا باشید؟
سپس، در مورد صلاحیتها، دانش و مهارتهایی که برای کمک به شما در رسیدن به اهدافتان نیاز است، ایدهپردازی کنید.از خود بپرسید که مشتریان به عنوان یک موسسهي ارائه دهندهي خدمات حرفهاي، به شما چه نیازی دارند و کدام قابليت يا دانش شما برای خدمت به آنها و کمک برای رشد كسب و كارشان مفید است. زماني كه بدانيد کارکنان شما به چه آموزش حرفهای مستمر نیاز دارند در موقعیت بهتری خواهيد بود.
مشخص کنید که در هر مرحله از مسیر حرفهاي هر يك از كاركنان به چه مهارتهایی نیاز است؟
برای سازگار كردن آموزش حرفهای مستمر با نیازهای کارکنان در مراحل مختلف مسير حرفهايشان، ايجاد شبكهي انتظارات پيشنهاد شده است؛ فهرستي از صلاحيتهای اصلی برای هر سطح از كاركنان موسسه و مهارتهایی که براي هر سطح انتظار می رود. سطوح شغلی کلیدی، مانند كمك حسابرس، حسابرس ارشد، سرپرست و شریک را مشخص کنید و آنچه کاركنان باید در هر سطح بدانند و زمان آن را مشخص نماييد.
یکی از راههای ایجاد شبکهي انتظارات، الگوسازی از روي مدل صلاحیت حرفهاي موسسه یا چارچوب صلاحیتهاي حرفهاي اصلی AICPA در زمینههایی مانند مالیات و حسابرسی است، سپس از طريق مطابقت آن با مأموریت و نیازهای موسسه، برخی از برنامههاي آموزشي برای کاركنان در سطوح و حوزههای مختلف مانند حسابرسی و مالیات ارائه میشود.
آموزش حرفهای مستمر ويژهاي را برای پر كردن خلاءهاي مهارتي یا مناطقی که كاركنان می خواهند رشد کنند، ترسیم کنید، این سوالات را از خود بپرسید، هر يك از كاركنان به چه دورههاي آموزشي، نه تنها براي برطرف ساختن نیازهای آموزش حرفهای مستمر خود ، بلکه برای رشد حرفهای نیاز دارد؟ شکاف مهارتها کجاست؟ چه نوع آموزشی به هر يك از كاركنان حرفهاي و موسسهي شما کمک خواهد کرد؟ مهارتهای مورد نیاز خود را که بیشترین تفاوت را ایجاد میکند، در اولویت قرار دهید. سپس، نظارت كنيد که آيا آن شخص میتواند از طريق تعيين شده بهترین آموزش حرفهای مستمر را برای ارتقاي این مهارتها و دانش کسب کند. علاوه بر این، برخی از آموزشهای سفارشی را برای صنعت خاص یا صنایعی كه در آن خدمت میكنید نیز داشته باشید.
برای هر یک از کارکنان برنامهي آموزش حرفهاي شخصی ایجاد کنید، کاركنان باید در برنامهریزی آموزش حرفهای مستمر خود مشارکت داشته باشند اما دركنار رهبری قوي باید این کار را انجام دهند. این مسئله تعادل بین علاقهي کاركنان و نیازهای تجاری موسسه را تضمین میکند.
به هر یک از کارکنان در مورد آموزش حرفهای مستمر تا حدی حق انتخاب بدهید. از آنها در مورد علایق، آرزوها و سبکهای یادگیری ترجیحی خود بپرسید و اینکه آیا آنها آموزش طولاني روزانه را ترجیح میدهند یا آموزشهاي کوتاهتر مانند وبینار.
همهي کارکنان سوداي شریک شدن در سر ندارند، اما تمام آنها باید به آموزش دسترسی داشته باشند. با برنامهریزی و تلاش، همهي كاركنان در هر سطحی كه بخواهند برای موفقیت آماده ميشوند.
با کمک خود كاركنان، یک برنامهي رشد سالانه برای هر شخص ایجاد کنید، و سپس هر سه ماه یک بار روند و ميزان رشد آنها را ارزیابی نماييد. آموزش حرفهای مستمر را با سیستم های مدیریت حرفهاي و ارزيابي عملکرد ادغام کنید هنگام ایجاد برنامههای رشد سالانه برای كاركنان، مطمئن شوید که هر برنامهای را با سیستمهای مدیریت حرفهاي و ارزيابي عملکرد موسسهي خود مرتبط میکنید. همیشه ارائهي آموزش تخصصی بر اساس اهداف حرفهاي کارکنان بسیار مهم است. این موضوع از کاركنان برای ارتقاي مجموعهي مهارتهای خود و بهبود مهارتهای فنی یا نرم آنها پشتیبانی میکند.
به مهارتهاي غير فني توجه نماييد، در کنار مهارتهای فنی، CPA ها به مهارتهای رهبری، ارتباطات، استراتژیک و تفکر انتقادی نیاز دارند. این مهارتها را مهارتهای موفقیت مينامند. آموزش حرفهای مستمر باید تمام انواع مهارتهاي فني، مهارتهاي نرم و و مهارتهاي موفقيت را در خود جای دهد. اگر در برخی از این مهارتهای سطح بالاتر سرمایه گذاری نکنید، در صورت نیاز به آنها، خیلی دیر خواهد بود.
الزام به پیگیری دارد، پس از اتمام یک برنامهي آموزش حرفهای مستمر، از فراگيران بپرسيد دستاوردهاي اصلی شما چه بودند و چگونه میخواهید آموختههای خود را در کارهای روزمره خود ادغام کنید؟ همچنین میتوانید از كاركنان بخواهيد خلاصهي کوتاهی از آنچه آموختهاند را، اغلب در هنگام صرف ناهار يا اوقات استراحت به یک گروه کوچک از همكاران خود ارائه دهند. این كار مهارتهای ارائهي آنها را نيز افزایش می دهد.
لینک منبع:
https://www.journalofaccountancy.com/issues/2020/nov/cpe-training-plans-for-cpa-firms.html
بلاک چین از دو کلمه بلاک(بلوک) و چین (زنجیره) ایجاد شده است. این فناوری در حقیقت زنجیره ای از بلوکها است. به طور کلی بلاک چین یک نوع سیستم ثبت اطلاعات و گزارش است. تفاوت آن با سیستمهای دیگر این است که اطلاعات ذخیره شده روی این نوع سیستم، میان همه اعضای شبکه به اشتراک گذاشته میشوندو با استفاده از رمزنگاری امکان حذف و دستکاری اطلاعات ثبت شده تقریبا غیر ممکن است.
بلاک چین نوعی دیتا بیس یا پایگاه داده است که روی یک یا چند سرور خاص قرار ندارد بلکه روی تمام کامپیوترهایی که به شبکه متصل میشوند، توزیع شده است. بلاک چین در حقیقت یک دفتر کل برای ثبت رکوردها و گزارشات است و به دلیل نوع رمزنگاری و ثبت آن در همه کامپیوترهای شبکه، گزارشات ثبت شده قابل هک یا حذف نیستند.
امروزه با توجه به پیچیدگی های صنعت بیمه و بروز رخدادهای جدید در آن که ناشی از مسایل جدید در دنیای مدرن می باشد، روش های سنتی تامین مالی و انتقال ریسک در صنعت بیمه پاسخگوی تمامی نیازهای این صنعت نیست. از جمله دلایل این امر، شتاب گرفتن رشد رشته های بیمه ای مختلف و فروش بیمه نامه ها توسط شرکت های بیمه و در نتیجه زیاد شدن حجم ریسک شرکت ها در مقایسه با سرمایه آن ها است. بنابراین شرکت ها و بازار بیمه به منابع و روش های جدید جهت انتقال ریسک و همچنین کاهش هزینه های ضمانت پوشش ریسک نیاز دارند. بنابراین باید از راهکارهای نوین بهره جست. یکی از روش های جدید تامین مالی شرکت های بیمه و همچنین انتقال ریسک در صنعت بیمه، انتشار اوراق بهادار بیمه ای است. اوراق بیمهای حلقه واسط بازار بیمه و بازار سرمایه بوده و می تواند ابزاری کارآمد جهت استفاده از ظرفیت های بازار سرمایه جهت تامین مالی و پوشش ریسک صنعت بیمه به شمار آید. اوراق بیمه ای از مهم ترین ابزارهای ارتباطی صنعت و بازارهای مالی در جهان است و فواید آن در دنیای مدرن برای هر دو بخش بیمه (جهت بالا بردن ظرفیت بیمه گری) و بورس (مشارکت بیشتر مردومی در سرمایه گذاری ها) خواهد بود؛ هم افزایی آن نیز باعث رشد اقتصادی می شود. اما جای خالی این ابزار در ایران کاملا محسوس است.
تنوع انواع گوناگون ابزارها و نهادهای مالی موجب تسهیل ارتباط میان متقاضیان و عرضه کنندگان منابع مالی در نظام اقتصادی می شود و به تخصیص مطلوب آن ها در پروژه های سرمایه گذاری می انجامد. امروزه در کشورهای گوناگون دنیا به منظور به وجود آوردن انگیزه در میان صاحبان سرمایه و کاهش ریسک های احتمالی از تخصیص منابع آن ها در امور متعدد، انواع گوناگون ابزاهاری مالی ابداع و در قالب نهادهای مختلف در اختیار متقاضیان سرمایه گذاری قرار می گیرد. یکی از نهادهای مهم در بازارهای اقتصادی و مالی که می تواند نقش مهمی در این زمینه ایفا کند، بیمه است. این نهاد به مردم کمک می کند تا ریسک بعضی از خطرات را در زندگی خود کاهش دهند. از طرفی شرکت های بیمه ای بر حسب بیمه نامه هایی که برای بیمه گذاران صادر می کنند با مسایل و چالش های مختلفی از قبیل تامین سرمایه لازم جهت قبول ریسک مربوطه یا نیاز و ضرورت انتقال ریسک مواجه می شوند. لذا این شرکت ها نیز به دنبال راه هایی برای بر طرف کردن این نیازهای خود هستند. در سال های اخیر شرکت های بیمه برخی از کشورهای دنیا نیاز خود به تامین سرمایه را از طریق بازار سرمایه و بازرهای مالی مانند انتشار اوراق بهادار و انواع مشتقه ها برطرف کرده اند. یکی از راه های انتقال ریسک شرکت های بیمه، استفاده از بیمه گران اتکایی است که این راه مزایای زیادی در پی دارد. اما یکی از ریسک های بیمه اتکایی نکول بیمه گر اتکایی در هنگام اجرای موضوع بیمه به دلیل وسعت خسارات ناشی از حوادث بزرگ و فاجعه آمیز است. زیرا شرکت های بیمه اتکایی نیز ظرفیت تمرکز ریسک و ذخیره سرمایه محدودی دارند و افزایش سرسام آور ارزش دارایی های بیمه شده در مناطق حادثه خیز باعث می شود که شرکت های بیمه اتکایی نیز توانایی پوشش تمام این ریسک را نداشته باشند. لذا نهادهای بیمه ای از دهه هشتاد میلادی به دنبال پیدا کردن راه های جایگزین انتقال ریسک (ART) بوده اند. یکی از بازارهایی که می توان راه های جایگزین انتقال ریسک را در انجا جستجو کرد، بازار سرمایه می باشد. بازار سرمایه به خاطر ظرفیت ها و امکانات زیادی که دارد بیمه گران را جهت پوشش ریسک و حتی دریافت بازده بیشتر به سمت خود جذب می کند. بخش اعظم جایگزین های انتقال ریسک که به اوراق بهادار بیمه ای (اوراق بهادار مرتبط با بیمه)(ILS) معروف اند، طی فرایند تبدیل به اوراق بهادار سازی ریسک به وجود آمده اند و بخش دیگری نیز با استفاده از ابزارهای مشتقه طراحی شده اند. سابقه انتشار اوراق بهادار بیمه ای به طوفان آندریو در سال 1992 و زمین لرزه کالیفرنیا در سال 1994 بر می گردد. یکی از راهکارهای پیشنهادی برای مقابله با خسارت های به بار آمده، انتقال ریسک های ناشی از این حادثه ها به بازار سرمایه بود. در این زمان در کنار طیف وسیعی از ابزاهرای مالی و مشتقات بیمه ای مانند معامله های سلف قراردادهای معاوضه ای و قراردادهای اختیاری، برای نخستین بار اوراق بهادار بیمه ای طراحی و به بازار عرضه شد.
بر اساس مطالعات و بررسی های انجام شده، بازار بیمه و همچنین بازار سرمایه ایران نیز ظرفیت طراحی و به کارگیری این ابزارهای مالی را دارد و این ابزارها می توانند این دو بازار را بیش از پیش با یکدیگر پیوند دهند. شرکت های بیمه ایران نیز میتوانند به منظور تامین سرمایه لازم و انتقال قسمتی از ریسک هایی که پذیرفته اند، اوراق بهادار بیمه ای منتشر کنند.
با در نظر گرفتن شرایط و پتانسیل های بازارهای مالی و بیمه کشور ایران، ابزارهایی برای تامین مالی و انتقال ریسک شرکت های بیمه در چندین مدل می تواند تعریف شود که مهم ترین آن ها عبارت است از:
• اوراق بهادار برای وام های خرید بیمه نامه یا بیمه نامه هایی با حق بیمه های اقساطی یا مرحله ای
• اوراق بهادار ذخایر بیمه ای
• اوراق بهادار برای سرمایه گذاری مشترک
• اوراق بهادار بیمه ای اتکایی ریسک های بزرگ
• اوراق بهادار بیمه ای اتکایی حوادث فاجعه آمیز
• اوراق بهادار بیمه ای اتکایی بیمه های زندگی
• اوراق بازخرید بیمه های زندگی
روشهای رمزنگاری ابتدایی از دوران باستان وجود داشته است و به نظر می رسد بیشتر تمدنهای اولیه در ارتباطات خود به نحوی از روشهای کد گذاری استفاده می کرده اند. جایگزینی نماد، که به نوعی ساده ترین شکل رمزنگاری به حساب می آید، در نوشتههای به جا مانده از مصریان و ساکنین بین النهرین، دیده میشود. در اینگونه از رمزنگاری به جای هر کدام از حروف یک نماد قرار می گرفته است. اولین نمونه از این نوع کد گذاری در آرامگاه مربوط به یکی از اشراف مصری به نام خنوم هتپ دوم که در حدود 3900 سال پیش زندگی میکرده، پیدا شده است. هدف از جایگزینی نماد در کتیبههای مربوط به خنم هتپ، پنهان کردن اطلاعات نبوده، بلکه افزایش جذابیت کتیبهها از نظر زیبایی زبان شناسی بوده است. اولین نمونه شناخته شده از رمزنگاری که با هدف محافظت از اطلاعات حساس مورد استفاده قرار گرفته، در حدود 3500 سال پیش، در زمانی که یکی از ساکنین بین النهرین از رمزنگاری برای پنهان کردن فرمولهایی برای تهیه ظروف سفالی از خاک رس، استفاده میکردند، دیده شده است.
در دورههای بعد از باستان، رمزنگاری به طور گسترده ای برای محافظت از اطلاعات مهم مورد استفاده قرار گرفته، هدفی که در حال حاضر نیز مورد توجه است.
در طول قرون وسطی، رمزنگاری به شکل فزاینده ای اهمیت پیدا کرد، اما رمز گذاریهایی که از طریق جابه جایی حروف انجام می شد، مانند رمز گذاری سزار، به عنوان استانداردی برای رمزنگاری مورد تایید قرار گرفت. در سال 1465، لئون آلبرتی، رمزنگاری چند الفبایی را توسعه داد که به عنوان راه حلی در برابر روش تحلیل فراوانی آل- کندی به حساب می آمد.
علم رمزنگاری در طول قرنهای متمادی به طور مداوم پیشرفت کرده است. یک پیشرفت عمده که در حوزه رمزنگاری توصیف شده، توسط توماس جفرسون در سال 1790 ارایه شده بود، هر چند شاید هیچگاه ساخته نشد. ابداع او که به عنوان رمزنگاری چرخشی شناخته میشود، شامل 36 حلقه از حروفی میشود که بر روی یک چرخ در حال حرکت قرار دارند، که این ایده می تواند برای دستیابی به یک رمز گذاری پیچیده مورد استفاده قرار می گیرد. رمزنگاری استفاده شده در جنگ جهانی دوم نیز نمونه ای کامل از رمزنگاری آنالوگ است که با نام ماشین انیگما شناخته میشود.
با پیدایش و افزایش استفاده از کامپیوترها، رمزنگاری به چیزی بسیار پیشرفته تر از آنچه در دوران آنالوگ بود، تبدیل شد. رمزنگاری 128 بیتی، بسیار قوی تر از هر نوع رمزنگاری دوران باستان یا قرون وسطی است که در حال حاضر به عنوان استانداردهای برای رمزنگاری در بسیاری از افزارههای حساس سیستمهای کامپیوتری مورد استفاده قرار می گیرد. از سال 1990، یک شکل کاملا جدیدی از رمزنگاری که رمزنگاری کوانتومی نام گرفته است، توسط دانشمندان علوم کامپیوتری در حال توسعه است تا شاید بتوانند سطح امنیت و حفاظت ارایه شده توسط رمزنگاری مدرن را بار دیگر افزایش دهند. اخیرا روشهای رمزنگاری برای ایجاد ارزهای دیجیتال یا به تعبیر دیگری ارزهای رمز گذاری شده مورد استفاده قرار گرفته اند.
اولین ارز رمزنگاری شده بیت کوین بود. شاید واژه بیت کوین بیش از هر ارز دیگری در صنعت ارزهای رمزنگاری شده شنیده شده باشد. بیت کوین اولین محصول از اولین بلاک چین توسعه یافته توسط برخی از واحدهای اقتصادی بود که نام ایجاد کننده آن معروف به ساتوشی ناکاموتو بود. ساتوشی ایده بیت کوین را در سال 2008 بیان کرد و آن را به عنوان ورژنی از پول الکترونیکی به طور مشخص همتا به همتا معرفی کرد.
بیت کوین اولین ارز رمزنگاری شده ایجاد شده بود، اما تلاشهای بسیاری در راستای ایجاد ارزهای دیجیتال در سالهای قبل از ایجاد بیت کوین انجام شده بود، که برخی از آنها نیز به طور رسمی منتشر شده بودند.
ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین از طریق فرایندی به نام استخراج ، ایجاد میشوند. البته این استخراج بسیار متفاوت از استخراج ذغال سنگ است، استخراج ارزهای دیجیتال، رایانههای بسیار قدرتمند را برای حل مسائل پیچیده در گیر میکنند.
بیت کوین تنها ارز رمزنگاری شده تا سال 2011 بود. بعد از بیت کوین، دسته دیگری به نام آلت کوین، ایجاد شد، که برخی از آنها عبارت هستند از: نئو، لایت کوین، کاردانو و غیره. دسته بعدی نیز شامل توکن هستند که شامل مواردی نظیر بیت دیگریی، سیویک و وی پاور میشوند. در حال حاضر 2310 نوع ارز رمزنگاری شده وجود دارد که پیش بینی میشود در آینده نیز به این تعداد افزوده شود.
هم اکنون در اغلب کشور و بازارهای مالی این کشورها استانداردهای IFRS مورد استفاده قرار میگیرد. شرکتهای بیمه که در سازمان بورس حضور دارند برای نزدیک شدن به الگوهای جهانی ملزم به استفاده از این استانداردها هستند.
صنعت بیمه به عنوان یکی از صنایع کشور که قریب به هفتاد یا هشتاد سال عمر دارد، در دسته صنایعی قرار میگیرد که سالهاست وارد بازار سرمایه شده و در این بخش فعالیت دارد؛ اما مهمترین چالش این صنعت علاوه بر مشکلات مالی و چالشهای از قبیل آن، بحث صورتهای مالی و عدم شفافیت است. از آنجایی که بازار سرمایه نسبت به سایر بازارهای کشور از شفافیت نسبی برخوردار است، همیشه این اتهام به شرکتهای بیمه وارد بوده که این شرکتها با استفاده از روشهای مختلف صورتهای مالی غیرشفافی را ارائه میدهند.
البته این موضوع فقط مختص کشورمان نیست. بسیاری از کشورهای دنیا به صورت اختصاصی با چالش عدم شفافیت در صنعت بیمه روبهرو هستند. از این رو استانداردها و الگوهای مختلفی برای حرکت به سمت شفافسازی صورتهای مالی ارائه شده است. یکی از مهمترین این استاندارها IFRS است.
استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی (IFRS)، به مجموعهای از استانداردهای حسابداری گفته میشود که توسط هیات استانداردهای حسابداری بینالمللی (IASB) تدوین شدهاند. هدف این استانداردها، تهیه صورتهای مالی شرکتهای سهامی در قالب یک استاندارد جهانی است.
در اوایل قرن حاضر استاندارد IFRS4 بابت راهنمایی شرکت های بیمه ای ارائه شدند، در دوره های متوالی رشد کرده و در بخشهای مختلف تخصصی شدهاند و در حال حاضر IFRS17 که جدیدترین و بهروزترین استاندارد تخصصی بیمه در جهان به شمار میرود، در سال 2016 تدوینشده و از سال 2022 در کشورهای مختلف قابلیت اجرایی دارد. خوشبختانه این استاندارد در کشورمان هم ترجمه شده و در اختیار شرکتهای بیمه قرار گرفته است.
چندی پیش بر اساس اعلام رسمی بیمه مرکزی، تمامی شرکتهای بیمه ملزم به استفاده از این استانداردها شده و باید تمامی گزارشهای مالی خود را بر اساس این استانداردها به سازمان بورس ارائه کنند.
مطابق با مقررات و دستورالعملهای موجود بانکها، بیمهها و شرکتهای بزرگ برخوردار از سرمایه بیش از ۱۰۰۰ میلیارد تومان باید در کنار گزارشگری معمول خود بر اساس استانداردهای مالی به طور مجزا صورتهای مالی دوره عملکرد سالیانه خود را با استانداردهای بینالمللی (IFRS) به حسابرسان ارائه دهند.
در دنیا استاندارهای IFRS4 و IFRS17 به صنعت بیمه توجه داشتند اما در استاندارد 17 بهصورت اختصاصی به صنعت بیمه پرداخته شده است. با توجه به اینکه IFRS4 یک استاندارد گزارشگری مالی بینالمللی است که توسط هیات استانداردهای حسابداری بینالملل (IASB) صادر شده و بیشتر تلاش میکرد یک راهنما برای قراردادهای بیمهای باشد؛ اما باگذشت زمان و سرعت جهانی شدن این صنعت، نیاز جدی به توسعه تضمین مالی در صنعت بیمه، توسعه استانداردها در دستور کار قرار گرفت. به طور کلی IFRS-۴ به شرکتها اجازه میدهد روش حسابداری قبلی خود را برای قراردادهای بیمهای ادامه دهند اما بایستی مقررات افشا را تقویت کنند.
در استاندارد IFRS17 دیگر عمده فعالیتها بر روی قراردادهای تضمین مالی نیست. این استاندارد تلاش میکند تا تمامی ابعاد صنعت بیمه را تحت تاثیر قرار دهد.به همین دلیل هیات استانداردهای حسابداری بینالمللی (IASB) در سال 2016 برای برطرف کردن مشکلات صورتهای مالی شرکتهای بیمه اقدام به ارائه استاندارد جدید کرد.در این اقدام IFRS17 جایگزین نمونههای قبلی شده تا حرکت به سمت شفافسازی صنعت پیچیده بیمه در دنیا ممکن شود.
رعایت استاندارهای IFRS علاوه بر اینکه افزایش قابلیت اعتماد و اطمینان برای همه سرمایهگذاران و ذینفعان را فراهم میکند، باعث ایجاد یک تقارن اطلاعاتی برای تصمیمگیری و مبانی مناسب برای تصمیمگیری سرمایهگذاران است. قطعا برای جذب سرمایهگذار خارجی و مشارکتهای آنها در فعالیتهای اقتصادی کشورمان و حضور در بازارهای مالی و سرمایهگذاری داخلی و خارجی زیرساختهای مورد تایید مجامع جهانی نیاز است. این اطلاعات کمک میکند تا دغدغههای سرمایهگذاران کاهش پیدا کند. بدون شک IFRS17 میتواند علاوه بر شفافیت، تاثیرات دیگری بر روی صنعت بیمه کشور داشته باشد؛ اما یکی از مهمترین اثرات این استاندارد بر صنعت بیمه تغییر الگوی سودآوری است. تغییرپذیری نتایج مالی و حقوق صاحبان سهام از دیگر تغییراتی که است که در صورت اجرایی شدن IFRS17 در کشور به وجود میآید.
از آنجایی که مهمترین دستاورد IFRS17 بالا رفتن سطح شفایت صورتهای مالی عنوان میشود، میتوان گفت که این استاندارد میتواند به تغییر سطح شفافیت در مورد محرکهای ایجادکننده سود هم تاثیر بگذارد. در این صورت بدون شک سطح حقوق صاحبان سهام هم دستخوش تغییرات مثبتی خواهد شد.
بزارهای مالی را میتوان به دو دسته اصلی به شرح زیر از یکدیگر متمایز کرد:
۱ . ابزارهای پایه (Basic Instruments)
ابزارهای پایه را میتوان به شرح اقلام زیر دانست. این ابزارها اغلب دارای ارزش و قیمت مشخص شده میباشند:
۱ . ۱ . اوراق بهادار: شامل انواع سهام عادی، سهام ممتاز، اوراق مشارکت، اوراق قرضه، و اوراق خزانه دولتی.
۱ . ۲ . کالا: شامل کالاهایی که مقدار و کیفیت آنها استاندارد شده است، مانند نفت یا تولیدات صنعتی همچون شمش فولاد، شمشال سرب یا شمشه مس یا کالاهای کشاورزی مانند گندم، ذرت، سویا یا فلزات گرانبها: مانند طلا، نقره، پلاتین، و تیتانیوم.
۱ . ۳. انواع ارزها: مانند دلار آمریکا، یورو اتحادیه اروپایی، ین ژاپن، و یوان چین.
۲ . ابزارهای مشتقه (Derivatives)
ابزارهایی هستند که ارزش آنها بر اساس ارزش یک دارایی پایه تعیین میگردد و در واقع از آن داراییها مشتق میشوند. انواع ابزارهای مشتقه را میتوان به شرح زیر برشمرد:
۲ . ۱ . پیمانهای آتی (Forwards)
قراردادهایی که طی آن طرفین توافق میکنند در تاریخ مشخصی در آینده، مقدار معینی از دارایی موضوع قرارداد را به قیمت توافق شده با یکدیگر معامله نمایند. در این قراردادها کمیت، کیفیت، خصوصیات ابزار پایه و تاریخ و محل دقیق تحویل آنها بر اساس ضوابط بورس استاندارد نشده است و با توجه به این که عموما طرفین قرارداد در زمان عقد آن مبلغی را به عنوان سپرده پرداخت نمیکنند خطر عدم ایفای تعهد ( نکول ) توسط یکی از طرفین را دارد.
۲ . ۲ . قراردادهای آتی (Futures)
قراردادهای آتی را میتوان مشابه پیمانهای آتی تلقی نمود، با این تفاوت که قرارداد های آتی استاندارد هستند و کمیت، کیفیت، و کلیه خصوصیات ابزار پایه و تاریخ و محل دقیق تحویل آنها بر اساس ضوابط بورس استاندارد شده است. به دلیل استاندارد بودن این ابزارها میتوان انواع مختلف آنها را با یکدیگر معاوضه و معامله کرد.
۲ . ۳ .اختیار معامله (Option)
قراردادی است که یک طرف معامله اختیار دارد (نه الزام و تعهد) که مقدار معینی از دارایی موضوع قرارداد را با قیمت معین و در زمان مشخص بخرد یا بفروشد. در این قراردادها در هنگام عقد قرارداد مبلغی به عنوان سپرده پرداخت میشود که در صورت انصراف طرف معامله از انجام آن، این مبلغ از دست خواهد رفت. اختیار معامله را میتوان به دو نوع به شرح زیر تفکیک نمود:
۲ . ۳ . ۱ . اختیار خرید (Call Option) قرارداد خرید یک دارایی به قیمت معیین که در آن فروشنده اختیار خرید متعهد است در صورتی که خریدار اختیار خرید اقدام به اعمال حق خود برای خرید دارایی کند، آن دارایی را به قیمت توافق شده به وی واگذار نماید.
۲ . ۳ . ۲ . اختیار فروش (Put Option) قرارداد فروش یک دارایی به قیمت معیین که در آن فروشنده اختیار فروش متعهد است در صورتی که خریدار اختیار فروش اقدام به اعمال حق خود برای فروش دارایی کند، آن دارایی را به قیمت توافق شده از وی خریداری نماید.
۲ . ۴ . سوآپ یا قرارداد معاوضه (Swap)
قراردادی است که طی آن مجموعهای از جریانهای نقدی با یکدیگر معاوضه میشود. به بیان دیگر مجموعهای از جریانهای نقدی با نرخ شناور با مجموعهای از جریانهای نقدی با نرخ ثابت معاوضه شده و افرادی که قصد دارند از نوسانات قیمت پرهیز کنند جریانهای نقد ثابت را ترجیح داده و افرادی دیگر هم با پذیرش ریسک بیشتر جریانهای نقد شناور را برمیگزینند.
تحول دیجیتال برای شرکت های بیمه ای دنیا از یک مفهوم مبهم مربوط به آینده به یک اولویت اصلی تبدیل شده است. این تحول دیجیتال یک سفر مداوم و بلندمدت است و شرکت های بیمه باید با رویکردی مرحله ای یا تصاعدی به سراغ آن بروند. برنامه های تحول دیجیتال باید به طور گسترده در کل سازمان اعمال شده و شامل اصول اساسی ای چون مدیریت نوآوری، تاکید بر تجربه و مدل های جدید شود. این اصول می تواند ارزش های ملموس و غیر ملموسی را چون کاهش هزینه، بهبود تجربه مشتری و کارایی در صدور بیمه نامه در زنجیره تامین شرکت های بیمه ایجاد کند. تحول دیجیتال در حال تبدیل شدن به موضوع اصلی سازمان ها در سراسر جهان است و پیش بینی می شود شرکت هایی که قادر به تطبیق با تغییرات عصر دیجیتال نباشند قربانیان دارونیسم دیجیتالی خواهند شد. بدین ترتیب بسیاری از کسب و کارها محو می شوند و شرکت های سازگار که می توانند خود را با روندهای فناوری تطبیق دهند، باقی خواهند ماند. تعاریف زیادی از تحول دیجیتال در منابع مشاهده می شود. به زبان ساده تحول دیجیتال، سیر دگردیسی الزامی عصر حاضر و تغییری شگرف در عملکرد یک سازمان و یا یک کشور با محوریت فناوریهای تحولآفرین است. اینترنت اشیا، رایانش ابری، اپلیکیشنهای موبایل، رسانههای اجتماعی، واقعیت مجازی و افزوده، تحلیلگری داده، هوش مصنوعی و بلاکچین از مهمترین انواع فناوریهای تحولآفرین هستند.
بسیاری از شرکت های بیمه به خاطر نیاز به نوآوری و محدویت فناوری های فعلی، دست به برنامه های تحولی در هسته مرکزی کسب و کار خود زده اند. این سرمایه گذاری ها به معنی مهیا کردن شرایط اولیه برای حرکت در عصر دیجیتال بوده است که شرکت های بیمه را قادر ساخته از اسناد دیجیتالی و غیر کاغذی استفاده کنند، داده ها را به صورت آنلاین وارد کرده و از نرم افزارهای موبایلی استفاده کنند. این اقدامات ضروری بوده و آخرین تظرسنجی موسسه حسابرسی ارنست اند یانگ نشان می دهد بیش از هشتاد درصد مشتریان تمایل دارند که از کانال های از راه دور و دیجیتال (مانند ایمیل، موبایل و تلفن) برای تعامل با کارگزاران و نمایندگان بیمه ای استفاده کنند.
همچنین فناوری های پیشرفته تری که کارایی بالاتر و کاهش هزینه بیشتری برای فعالیت های پایه ای در سازمان به همراه دارد مستلزم سیستم های مرکزی منعطف تر و قوی تری است.
برای بسیاری از شرکت های بیمه، تحول در هسته مرکزی کسب و کار هنوز در حال انجام است. هر چند که آن ها نیاز به اقدامات بیشتری را احساس کرده اند. اتصال برنامه های تحول دیجیتال به برنامه های تحول هسته مرکزی کسب و کار به شرکت های بیمه ای کمک می کند تا از منابع خود به نحو احسن استفاده کنند. اتمام تحول هسته مرکزی و سپس آغاز برنامه تحول دیجیتال منجر به از دست رفتن بسیاری از فرصت ها و همچنین افزایش هزینه ها می شود.
صنعت بیمه یکی از صنایعی است که علی رغم بحرانهای اقتصادی جهانی به وجود آمده، به رشد خود ادامه میدهد و بازدهی بالایش را حفظ میکند. بیمه آمادگی تحول را دارد و متخصصان پیشبینی میکنند درصد تحول این صنعت در ۵ سال آینده با نرخ تحول آن در طول ۵۰ سال گذشته برابری کند. پتانسیل ایجاد تحول از یک سمت و برخی عوامل و پیشرانها از سمت دیگر، تقاضای دیجیتالی شدن این صنعت را افزایش میدهد.
و امروزه مشتریان توقع دارند همان تجربهای که در خردهفروشی، بانک و صنعت گردشگری برایشان ایجاد میشود، در بیمه هم داشته باشند. مشتریان تمایل دارند خدمات مورد نظرشان را در هر زمان، هر مکان و هر کانال ارتباطی که برایشان سهولت بیشتری دارد، دریافت نمایند.
و روندهای فناوری سرعت تحول بیمه را بیشتر و مقرون به صرفهتر میکنند. تحول بیمه با کمک فناوریهایی که به صورت گسترده توسط افراد جامعه مورد استفاده قرار میگیرد، پذیرش آن را سادهتر خواهد کرد.