ورودیهای غیرقابل مشاهده
ورودیهای غیرقابل مشاهده به دادهها، مفروضات یا برآوردهایی اطلاق میشود که از بازارهای عمومی یا منابع اطلاعاتی قابل مشاهده بهدست نمیآیند، بلکه مبتنی بر دیدگاه، تحلیل، تجربه یا قضاوت واحد تجاری یا متخصصان ارزشگذاری هستند. این ورودیها در سطح ۳ سلسلهمراتب ارزش منصفانه در استاندارد حسابداری شماره ۴۲ قرار میگیرند و بهعنوان پایینترین سطح اتکاپذیری در اندازهگیریهای ارزش منصفانه شناخته میشوند.
در مواردی که اطلاعات بازار در دسترس نیست یا دارایی/بدهی دارای ویژگیهای منحصربهفرد و غیرقابل مقایسه است، واحد تجاری ناچار به استفاده از ورودیهای غیرقابل مشاهده در مدلهای ارزشگذاری خود خواهد بود. با این حال، استاندارد تأکید میکند که حتی در این شرایط نیز، این ورودیها باید تا حد امکان بر پایه مفروضات مشارکتکنندگان بازار و مستندات منطقی استوار باشند.
ویژگیهای کلیدی ورودیهای غیرقابل مشاهده
کاربردهای رایج در عمل
الزامات افشای مرتبط با ورودیهای غیرقابل مشاهده
بر اساس استاندارد شماره ۴۲، واحد تجاری موظف است در صورت استفاده از ورودیهای غیرقابل مشاهده:
ملاحظات حرفهای
نتیجهگیری
ورودیهای غیرقابل مشاهده، آخرین گزینه در ارزشگذاری هستند—اولین انتخاب. هرچند در بسیاری از شرایط پیچیده و خاص، چارهای جز استفاده از آنها وجود ندارد، اما استفاده حرفهای، مسئولانه و شفاف از این ورودیها، نیازمند سطح بالایی از تخصص، قضاوت و مستندسازی است. اگرچه این ورودیها از نظر استاندارد مجازند، اما همواره با این شرط که مفروضات آنها بهنحوی منطقی، بازارمحور و منطبق با شرایط دارایی یا بدهی باشند—صرفاً براساس میل یا استدلال درونی مدیریت
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل.
ورودیهای قابل مشاهده
ورودیهای قابل مشاهده به اطلاعاتی اطلاق میشود که از بازارهای فعال یا منابع عمومی و معتبر بهدست میآیند و بهطور مستقیم یا غیرمستقیم در تکنیکهای ارزشگذاری بهکار میروند. در چارچوب استاندارد حسابداری شماره ۴۲، این ورودیها نقش اساسی در تعیین قابلیت اتکا، عینیت و شفافیت سنجش ارزش منصفانه ایفا میکنند و به همین دلیل در سلسلهمراتب ارزش منصفانه، نسبت به ورودیهای غیرقابل مشاهده اولویت دارند.
بر اساس این استاندارد، هرگاه واحد تجاری قصد دارد ارزش منصفانه یک دارایی یا بدهی را برآورد کند، باید تا حد امکان از ورودیهایی استفاده کند که در بازار قابل مشاهده و قابل تأیید هستند نه از مفروضات داخلی یا برآوردهای ذهنی.
ویژگیهای کلیدی ورودیهای قابل مشاهده
مصادیق رایج ورودیهای قابل مشاهده
نوع ورودی |
مثال |
کاربرد |
قیمت بازار |
قیمت سهام در بورس، قیمت ملک در سامانه رسمی |
روش بازار در داراییهای معاملهپذیر |
نرخ بهره |
نرخ سود بینبانکی، نرخ بهره اوراق دولتی |
روش درآمدی (تنزیل جریانهای نقدی) |
نرخ ارز |
نرخ بازار آزاد، نرخ حواله |
ابزارهای ارزی، قراردادهای بینالمللی |
اسپرد اعتباری |
CDS یا نرخهای ضمنی ریسک |
اندازهگیری بدهیهای اعتباری |
شاخصهای بازار |
شاخص تورم، شاخص املاک |
برآورد جریانهای نقدی یا نرخ رشد |
جایگاه در سلسلهمراتب ارزش منصفانه
در استاندارد شماره ۴۲، سه سطح برای ورودیهای ارزشگذاری تعریف شده است:
ورودیهای قابل مشاهده، اغلب در سطوح ۱ و ۲ قرار دارند و استفاده از آنها توصیه مؤکد استاندارد است، چرا که دقت و بیطرفی سنجش را تضمین میکنند.
مثالهای کاربردی
ملاحظات حرفهای در استفاده از ورودیهای قابل مشاهده
نتیجهگیری
ورودیهای قابل مشاهده، ستون فقرات سنجش بیطرف و مبتنی بر بازار در چارچوب استاندارد شماره ۴۲ هستند. استفاده حداکثری از این ورودیها، باعث افزایش قابلیت اتکا، شفافیت و مقایسهپذیری صورتهای مالی میشود. برعکس، اتکاء بیشازحد به ورودیهای غیرقابل مشاهده، ریسک سوگیری، نوسانپذیری و پیچیدگی را افزایش میدهد. حسابداران حرفهای باید مهارت تشخیص، انتخاب، ترکیب و افشای این ورودیها را بهعنوان بخشی از تخصص ارزشگذاری خود تقویت کنند.
این مفهوم بخشی از چارچوب استانددارد شماره ۴۲ است و در روزهای آینده، سایر اجزاء آن با همین سبک تحلیلی از طریق سایت و شبکه های اجتماعی انجمن حسابداران خبره ایران منتشر خواهند شد.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
تکنیک ارزشگذاری
تکنیک ارزشگذاری به روش یا مدل تحلیلیای اطلاق میشود که برای تخمین ارزش منصفانه یک دارایی یا بدهی در چارچوب استاندارد حسابداری شماره ۴۲ استفاده میشود. این تکنیکها باید بهگونهای طراحی و اعمال شوند که همراستا با مفاهیم بنیادین استاندارد، از جمله قیمت خروج، مفروضات مشارکتکنندگان بازار، شرایط جاری بازار، و سلسلهمراتب ورودیها باشند.
انتخاب تکنیک مناسب، بستگی به ماهیت دارایی یا بدهی، میزان دسترسی به دادههای بازار، و سطح قابل مشاهده بودن ورودیها دارد. استاندارد بهصراحت بیان میکند که هیچ تکنیکی بهتنهایی اولویت مطلق ندارد؛ بلکه باید تکنیکی انتخاب شود که در شرایط موجود، بیشترین میزان استفاده از ورودیهای قابل مشاهده و کمترین میزان اتکاء بر ورودیهای غیرقابل مشاهده را ممکن کند.
ویژگیهای کلیدی تکنیک ارزشگذاری
انواع تکنیکهای ارزشگذاری در استاندارد شماره ۴۲
نوع تکنیک |
توضیح |
موارد کاربرد |
رویکرد بازار |
استفاده از قیمتها و اطلاعات معاملات واقعی یا مشابه در بازار |
سهام بورسی، املاک با معاملات مشابه |
رویکرد درآمدی |
تخمین ارزش بر اساس جریانهای نقدی مورد انتظار و تنزیل آنها با نرخ مناسب |
داراییهای نامشهود، ابزارهای مالی |
رویکرد هزینهای |
ارزشگذاری بر اساس هزینه جایگزینی یا بازتولید دارایی، منهای استهلاک و کاهش ارزش |
تجهیزات خاص، داراییهای فاقد بازار فعال |
انتخاب تکنیک مناسب؛ بر اساس شرایط
مثالهای کاربردی
ملاحظات حرفهای
نتیجهگیری
تکنیک ارزشگذاری، ابزاری حیاتی برای انتقال مفاهیم نظری ارزش منصفانه به عدد قابل گزارش در صورتهای مالی است. دقت در انتخاب، طراحی و اجرای این تکنیکها، ضامن اعتبار و شفافیت گزارشگری مالی است. بیتوجهی به اصول استاندارد در بهکارگیری این روشها، میتواند منجر به ارائه ارزشهایی غیرواقعی، سوگیرانه یا غیرقابل دفاع شود. حسابداران و تحلیلگران حرفهای باید ضمن تسلط بر مفاهیم، به تکنیکهای ارزشگذاری بهعنوان ابزاری تخصصی و حساس نگاه کنند، نه صرفاً یک مدل محاسباتی.
این مفهوم بخشی از چارچوب استاندارد شماره ۴۲ است و در روزهای آینده، سایر اجزاء آن با همین سبک تحلیلی از طریق سایت و شبکه های اجتماعی انجمن حسابداران خبره ایران منتشر خواهند شد.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
قیمت ورود
قیمت ورود به قیمتی اشاره دارد که یک واحد تجاری برای تحصیل یک دارایی یا پذیرش یک بدهی در یک معامله، پرداخت یا دریافت کرده است. این قیمت، نقطه شروع بسیاری از اندازهگیریهای تاریخی در حسابداری سنتی است؛ از جمله در مدل بهای تمامشده، قیمت جایگزینی، یا ارزش استفاده. با این حال، در چارچوب استاندارد حسابداری شماره ۴۲، که مبتنی بر مفهوم ارزش منصفانه است، قیمت ورود جایگاه محوری ندارد و بهصراحت از مفهوم ارزش منصفانه تفکیک میشود.
بر اساس این استاندارد، ارزش منصفانه همیشه باید بر پایه قیمت خروج تعیین شود، نه قیمتی که برای ورود به معامله پرداخت شده است. این تمایز ظریف اما بسیار مهم، از سوگیریهای داخلی و استدلالهای مدیریتی جلوگیری کرده و مبنای بازارمحور و بیطرف را برای گزارشگری مالی فراهم میسازد.
ویژگیهای کلیدی قیمت ورود
تمایز قیمت ورود از قیمت خروج در استاندارد شماره ۴۲
ویژگی |
قیمت ورود |
قیمت خروج |
تعریف |
مبلغ پرداختی برای تحصیل دارایی یا پذیرش بدهی |
مبلغ دریافتی برای فروش دارایی یا انتقال بدهی |
مبنا |
شرایط خاص شرکت |
مفروضات بازار و مشارکتکنندگان آن |
نقطه تمرکز |
ورود به معامله |
خروج از معامله |
وابسته به نیت شرکت؟ |
بله |
خیر |
جایگاه در ارزش منصفانه |
مردود (مگر در شرایط خاص) |
مبنای اصلی |
آیا قیمت ورود میتواند معادل ارزش منصفانه باشد؟
در برخی موارد خاص، بهویژه زمانی که دارایی یا بدهی بهتازگی در یک معامله منظم بین مشارکتکنندگان بازار تحصیل شده است، ممکن است قیمت ورود و قیمت خروج برابر باشند. اما حتی در این شرایط نیز، استاندارد تأکید دارد که بررسی تطابق مفروضات لازم است.
به عبارت دیگر، قیمت ورود فقط زمانی میتواند نشاندهنده ارزش منصفانه باشد که:
مثالهای کاربردی
ملاحظات حرفهای
نتیجهگیری
قیمت ورود، هرچند در بسیاری از مبانی سنتی حسابداری نقش دارد، اما در چارچوب استاندارد شماره ۴۲ نمیتواند مبنای تعیین ارزش منصفانه باشد؛ مگر آنکه دقیقاً منطبق بر مفروضات بازار و شرایط معامله منظم باشد. این تمایز، ستون فقرات تفکیک بین رویکردهای درونسازمانی و رویکردهای بازارمحور در گزارشگری مالی است و از اهمیت بالایی در پیشگیری از بیشنمایی یا کمنمایی داراییها و بدهیها برخوردار است.
این مفهوم بخشی از چارچوب استاندارد شماره ۴۲ است و در روزهای آینده، سایر اجزاء آن با همین سبک تحلیلی از طریق سایت و شبکه های اجتماعی انجمن حسابداران خبره ایران منتشر خواهند شد.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
قیمت خروج
قیمت خروج یکی از مفاهیم کلیدی و بنیادین در چارچوب استاندارد حسابداری شماره ۴۲ است که مبنای اصلی برای تعریف و اندازهگیری ارزش منصفانه به شمار میرود. این اصطلاح به قیمتی اشاره دارد که یک دارایی میتواند در آن فروخته شود یا یک بدهی میتواند به دیگری منتقل گردد، آنهم در تاریخ اندازهگیری، طی یک معامله منظم و با مشارکت فعالان بازار.
برخلاف برداشت سنتی از «ارزش» که ممکن است مبتنی بر قیمت خرید (قیمت ورود)، هزینه تمامشده یا ارزش خاص برای واحد تجاری باشد، قیمت خروج نگاه رو به بیرون دارد؛ یعنی نشان میدهد که در بازار، چه قیمتی برای «ترک کردن» دارایی یا بدهی پذیرفته میشود نه وارد شدن به آن.
ویژگیهای کلیدی قیمت خروج
جایگاه قیمت خروج در استاندارد شماره ۴۲
در بندهای نخست استاندارد آمده که:
«ارزش منصفانه، قیمتی است برای فروش یک دارایی یا انتقال یک بدهی در یک معامله منظم بین مشارکتکنندگان بازار در تاریخ اندازهگیری؛ نه قیمتی که واحد تجاری برای کسب دارایی یا پرداخت بدهی میپردازد.»
این تعریف، بهوضوح قیمت خروج را بهعنوان مبنای ارزش منصفانه معرفی میکند و هرگونه رویکرد جایگزین مانند قیمت ورود یا ارزش خاص را کنار میگذارد.
تمایز قیمت خروج با سایر قیمتگذاریها
معیار |
قیمت خروج |
قیمت ورود |
ارزش خاص برای شرکت |
جهتگیری |
فروش دارایی / انتقال بدهی |
خرید دارایی / پذیرش بدهی |
استفاده داخلی یا مزیت خاص |
وابسته به نیت شرکت؟ |
خیر |
گاه بله |
بله |
مرتبط با بازار؟ |
بله، کامل |
گاه |
خیر |
جایگاه در ارزش منصفانه |
مبنای اصلی |
مردود |
مردود |
مثالهای کاربردی
ملاحظات حرفهای در تعیین قیمت خروج
نتیجهگیری
قیمت خروج، ستون فقرات سنجش ارزش منصفانه در استاندارد شماره ۴۲ است. این مفهوم، نقطهی تقاطع بازار، بیطرفی، و واقعگرایی در گزارشگری مالی است. با تمرکز بر آنچه «بازار حاضر است بپردازد»، نه آنچه شرکت تمایل دارد، قیمت خروج ابزار قدرتمندی برای جلوگیری از سوگیری، بیشاظهاری یا کماظهاری در ارزشگذاری داراییها و بدهیها فراهم میکند. درک دقیق این مفهوم و تمایز آن با قیمت ورود یا ارزش داخلی، از الزامات حرفهای گزارشگری مالی مدرن است.
این مفهوم بخشی از چارچوب استاندارد شماره ۴۲ است و در روزهای آینده، سایر اجزاء آن با همین سبک تحلیلی از طریق سایت و شبکه های اجتماعی انجمن حسابداران خبره ایران منتشر خواهند شد.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
تاریخ اندازهگیری
تاریخ اندازهگیری به زمانی خاص اشاره دارد که در آن، ارزش منصفانه یک دارایی یا بدهی باید تعیین و گزارش شود. این مفهوم بهظاهر ساده، نقش بسیار حیاتی در چارچوب استاندارد حسابداری شماره ۴۲ ایفا میکند، چرا که ارزش منصفانه، مفهومی پویا و مبتنی بر شرایط جاری بازار است و بنابراین باید در یک نقطهی زمانی مشخص و قابل دفاع سنجیده شود.
در استاندارد، بهصراحت ذکر شده که سنجش ارزش منصفانه همیشه باید به تاریخی معین و مستند مرتبط باشد؛ خواه این تاریخ، پایان دوره مالی باشد یا تاریخی خاص به موجب رویدادهایی مانند ترکیب تجاری، انتقال دارایی، یا الزام قانونی. دقت در انتخاب و مستندسازی «تاریخ اندازهگیری» تأثیر مستقیمی بر اعتبار، قابلیت اتکا، و مقایسهپذیری صورتهای مالی دارد.
ویژگیهای کلیدی تاریخ اندازهگیری
موقعیتهای رایج تاریخ اندازهگیری در عمل
نوع رویداد یا عملیات |
تاریخ اندازهگیری مربوطه |
پایان دوره مالی |
تاریخ ترازنامه (مثلاً ۲۹ اسفند) |
ترکیب تجاری |
تاریخ کسب کنترل |
فروش دارایی |
تاریخ انتقال مالکیت قانونی یا اقتصادی |
ارزیابی برای کاهش ارزش |
تاریخی که شواهد کاهش ارزش شناسایی شده است |
الزام قانونی (مثلاً ارزیابی دارایی برای مالیات) |
تاریخ تعیینشده توسط مقررات مربوطه |
اهمیت تاریخ اندازهگیری در سنجش ارزش منصفانه
چون ارزش منصفانه بر شرایط جاری بازار تکیه دارد، هرگونه تغییر در نرخ بهره، قیمتهای بازار، اخبار اقتصادی یا تحولات سیاسی میتواند بر نتیجه نهایی اثر بگذارد. اگر واحد تجاری در تاریخ نادرستی اقدام به اندازهگیری کند، یا دادههایی خارج از تاریخ اندازهگیری لحاظ نماید، خروجی نهایی بیاعتبار خواهد شد.
برای مثال، اگر تاریخ گزارشگری ۲۹ اسفند باشد اما شرکت دادههای ۵ فروردین را در مدل تنزیل جریانهای نقدی لحاظ کند، این عمل ناقض استاندارد است حتی اگر اطلاعات فروردین دقیقتر یا واقعیتر باشد.
مثالهای کاربردی
ملاحظات حرفهای
نتیجهگیری
«تاریخ اندازهگیری» نقطهی لنگر ارزش منصفانه است. بیتوجهی به آن یا استفاده از دادههای خارج از بازهی زمانی مقرر، میتواند موجب تحریف صورتهای مالی، تضییع حقوق ذینفعان و خدشه به اعتبار گزارشگری مالی شود. در چارچوب استاندارد شماره ۴۲، هر سنجش ارزش منصفانه، بدون تعیین تاریخ اندازهگیری روشن، ناقص و فاقد قابلیت اتکاست. مسئولیت حسابدار حرفهای آن است که این تاریخ را با دقت انتخاب، مستند و اعمال کند.
این مفهوم بخشی از چارچوب استاندارد شماره ۴۲ است و در روزهای آینده، سایر اجزاء آن با همین سبک تحلیلی از طریق سایت و شبکه های اجتماعی انجمن حسابداران خبره ایران منتشر خواهند شد.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
مشارکتکنندگان بازار
مشارکتکنندگان بازار یکی از مفاهیم بنیادین در چارچوب استاندارد حسابداری شماره ۴۲ است که نقش محوری در تعریف و اندازهگیری ارزش منصفانه ایفا میکند. این اصطلاح به گروهی فرضی از خریداران و فروشندگان در بازار اشاره دارد که واجد شرایط مشخصی هستند و تصمیمهایشان مبنای تعیین قیمتهای بازارمحور است. هدف از تعریف این گروه، حذف سوگیریهای خاص واحد تجاری و جایگزینی آن با نگرشی بیطرف، عمومی و اقتصادی است.
مطابق استاندارد، هنگام سنجش ارزش منصفانه، واحد تجاری نباید فقط بر مفروضات یا قصد و نیت خود تکیه کند؛ بلکه باید فرض کند که معامله میان مشارکتکنندگان بازار انجام میشود؛ حتی اگر در عمل چنین معاملهای صورت نگرفته باشد.
ویژگیهای کلیدی مشارکتکنندگان بازار
نقش مشارکتکنندگان بازار در سنجش ارزش منصفانه
در تعریف ارزش منصفانه آمده است:
«قیمتی که برای فروش یک دارایی یا انتقال یک بدهی در یک معامله منظم بین مشارکتکنندگان بازار در تاریخ اندازهگیری حاصل میشود.»
بنابراین، بدون تعریف دقیق این مشارکتکنندگان، سنجش ارزش منصفانه فاقد معنای مشخص خواهد بود.
واحد تجاری باید مفروضات خود را بر مبنای دیدگاه این مشارکتکنندگان تنظیم کند؛ یعنی حتی اگر قصد فروش دارایی را نداشته باشد یا استفاده خاصی از آن داشته باشد، باید بررسی کند که این گروه فرضی از بازار، حاضر است چه قیمتی برای آن بپردازد یا بپذیرد.
مثالهای کاربردی
ملاحظات حرفهای در تشخیص مفروضات مشارکتکنندگان بازار
نتیجهگیری
مشارکتکنندگان بازار، نقطهی عزیمت در تمامی مفروضات استاندارد شماره ۴۲ درباره ارزش منصفانه هستند. درک صحیح این مفهوم به واحد تجاری کمک میکند تا از دیدگاه محدود، ذهنی یا خاص خود فراتر رفته و از دریچهای بیطرف، منطقی و اقتصادی، ارزش داراییها و بدهیهای خود را ارزیابی کند. این رویکرد، نهتنها به بهبود قابلیت اتکا و مقایسهپذیری صورتهای مالی منجر میشود، بلکه موجب جلوگیری از ارزشگذاریهای مصنوعی یا سوگیرانه میگردد.
این مفهوم بخشی از چارچوب استاندارد شماره ۴۲ است و در روزهای آینده، سایر اجزاء آن با همین سبک تحلیلی از طریق سایت و شبکه های اجتماعی انجمن حسابداران خبره ایران منتشر خواهند شد.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
معامله منظم
معامله منظم به معاملهای گفته میشود که در شرایط عادی بازار، بدون اجبار، اضطرار یا رفتار غیرمعمول انجام میشود و طرفین آن، یعنی فروشنده و خریدار، هر دو آگاه، مستقل و دارای تمایل کافی برای انجام معامله هستند. این مفهوم، جزء لاینفک تعریف ارزش منصفانه در استاندارد حسابداری شماره ۴۲ است و تضمین میکند که قیمت حاصل از چنین معاملهای، بازتابی واقعی از شرایط جاری بازار باشد، نه نتیجه فشارهای بیرونی یا وضعیت غیرعادی اقتصادی.
در بندهای آغازین استاندارد شماره ۴۲، ارزش منصفانه بهصراحت مبتنی بر «معامله منظم» تعریف شده و هرگونه انحراف از این شرایط میتواند منجر به تخمین نادرست ارزش و ارائهی اطلاعات گمراهکننده به استفادهکنندگان صورتهای مالی شود.
ویژگیهای کلیدی معامله منظم
چرا معامله منظم در سنجش ارزش منصفانه حیاتی است؟
در صورتی که معامله تحت شرایطی غیرعادی انجام شود (مانند مزایده اضطراری، ورشکستگی، فروش اجباری، یا فقدان بازاریابی مناسب)، قیمت حاصل از آن نمیتواند نمایندهی ارزش منصفانه باشد. استفاده از چنین قیمتهایی ممکن است باعث کمنمایی یا بیشنمایی ارزش داراییها و بدهیها در صورتهای مالی شود.
استاندارد شماره ۴۲ تأکید دارد که حتی اگر قیمت مشاهدهشده از بازار در دسترس باشد، واحد تجاری باید بررسی کند که آیا معامله واقعاً «منظم» بوده یا نه. در غیر این صورت، آن قیمت نباید مستقیماً بهعنوان ارزش منصفانه استفاده شود.
مثالهای کاربردی
ملاحظات حرفهای برای تشخیص معامله منظم
نتیجهگیری
«معامله منظم» بنیان صحت و قابلیت اتکای ارزش منصفانه است. درک درست از این مفهوم و تشخیص دقیق آن، به واحدهای تجاری کمک میکند تا از قیمتهای تحریفشده، نوساندار یا ناشی از شرایط خاص فاصله بگیرند و ارزشهایی بازارمحور، بیطرف و مرتبط با شرایط اقتصادی واقعی را در صورتهای مالی ارائه دهند. قضاوت حرفهای و مستندسازی در تعیین منظم بودن معامله، نقشی اساسی در کیفیت گزارشگری مالی ایفا میکند.
این مفهوم بخشی از چارچوب استاندارد شماره ۴۲ است و در روزهای آینده، سایر اجزاء آن با همین سبک تحلیلی از طریق سایت و شبکه های اجتماعی انجمن حسابداران خبره ایران منتشر خواهند شد.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
معاملات قابل مشاهده در بازار
معاملات قابل مشاهده در بازار به آن دسته از دادوستدهایی اطلاق میشود که اطلاعات آنها بهصورت شفاف، قابل دسترس و مستند در بازار وجود دارد و میتواند بهعنوان مبنایی معتبر برای سنجش ارزش منصفانه مورد استفاده قرار گیرد. این مفهوم یکی از ارکان حیاتی در چارچوب استاندارد حسابداری شماره ۴۲ است، زیرا کیفیت و قابلیت اتکای اندازهگیری ارزش منصفانه، مستقیماً به میزان دسترسی به دادههای واقعی بازار وابسته است.
در این چارچوب، معاملات قابل مشاهده کمک میکنند تا وابستگی به برآوردهای ذهنی، مفروضات داخلی یا قضاوتهای پرریسک کاهش یابد و ارزش منصفانه تا حد ممکن با دادههای عینی بازار پشتیبانی شود.
ویژگیهای کلیدی معاملات قابل مشاهده در بازار
جایگاه در استاندارد شماره ۴۲
استاندارد تأکید دارد که در صورت وجود معاملات قابل مشاهده، واحد تجاری الزام دارد از آنها استفاده کند و نباید بهسرعت به مدلهای پیچیده یا برآوردهای سطح ۳ متوسل شود. این الزام برای ارتقاء قابلیت اتکای اندازهگیری و کاهش قضاوتهای ذهنی طراحی شده است.
همچنین، در بندهای مربوط به تکنیکهای ارزشگذاری، صراحتاً ذکر شده است که ورودیهای قابل مشاهده حاصل از معاملات بازار، نسبت به ورودیهای غیرقابل مشاهده اولویت دارند.
تمایز با ورودیهای غیرقابل مشاهده
ویژگی |
معاملات قابل مشاهده در بازار |
ورودیهای غیرقابل مشاهده |
منبع اطلاعات |
بازارهای رسمی و عمومی |
برآوردهای داخلی یا مفروضات مدیریتی |
قابلیت اثبات |
بالا و مستند |
پایین و مبتنی بر فرض |
سطح در سلسلهمراتب |
اغلب سطح ۱ یا ۲ |
سطح ۳ |
شفافیت برای استفادهکنندگان |
بالا |
پایین |
قابلیت اتکا و مقایسه |
بسیار بالا |
نیازمند توضیح و افشای بیشتر |
کاربردهای عملی در حسابداری ارزش منصفانه
چالشها و ملاحظات حرفهای
نتیجهگیری
معاملات قابل مشاهده در بازار، بنیان اساسی برای اندازهگیری ارزش منصفانه با بالاترین سطح قابلیت اتکا و شفافیت هستند. استفاده صحیح از این دادهها، نهتنها از انحرافات ذهنی جلوگیری میکند، بلکه اعتبار صورتهای مالی و اعتماد ذینفعان را نیز بهطور محسوسی افزایش میدهد. در عین حال، تشخیص معاملات واقعی، منظم و قابل استناد، نیازمند مهارت تحلیلی، بررسی مستندات و قضاوت حرفهای قوی است.
این مفهوم بخشی از چارچوب استاندارد شماره ۴۲ است و در روزهای آینده، سایر اجزاء آن با همین سبک تحلیلی از طریق سایت و شبکه های اجتماعی انجمن حسابداران خبره ایران منتشر خواهند شد.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
اندازهگیری مبتنی بر ویژگیهای واحد تجاری
اندازهگیری مبتنی بر ویژگیهای واحد تجاری به رویکردی در ارزشگذاری اطلاق میشود که تمرکز آن بر شرایط خاص، اهداف داخلی، و مفروضات مدیریتی خود واحد تجاری است، نه شرایط کلی بازار. این نوع اندازهگیری، در تضاد ماهوی با «اندازهگیری مبتنی بر بازار» قرار دارد که زیربنای استاندارد حسابداری شماره ۴۲ را تشکیل میدهد.
در چارچوب این استاندارد، هرجا از مفهوم ارزش منصفانه سخن گفته میشود، صراحتاً تأکید میگردد که نباید از مفروضات خاص واحد تجاری استفاده شود، بلکه باید به مفروضات بازار رجوع کرد. به همین دلیل، اندازهگیری مبتنی بر ویژگیهای خاص شرکت، نه تنها جایگاهی در سنجش ارزش منصفانه ندارد، بلکه استفاده از آن در این چارچوب، موجب انحراف از اصول استاندارد و کاهش قابلیت مقایسه میگردد.
ویژگیهای کلیدی اندازهگیری مبتنی بر ویژگیهای واحد تجاری
تمایز با اندازهگیری مبتنی بر بازار
ویژگی |
مبتنی بر بازار |
مبتنی بر ویژگیهای واحد تجاری |
مبنا |
مفروضات مشارکتکنندگان بازار |
مفروضات مدیریت شرکت |
قصد استفاده |
نادیده گرفته میشود |
تأثیرگذار است |
سطح دادهها |
دادههای مشاهدهپذیر یا بازارمحور |
دادههای داخلی و خاص |
خروجی |
ارزش قابل مبادله در بازار |
ارزش کاربردی خاص برای شرکت |
مقایسهپذیری |
بالا |
پایین |
مثال
نتیجهگیری
در استاندارد شماره ۴۲، تأکید شده که ارزش منصفانه باید بر پایه فرضیات مشارکتکنندگان بازار تعیین شود و مفروضات خاص واحد تجاری نباید در آن دخالت داده شود. بنابراین، اندازهگیری مبتنی بر ویژگیهای واحد تجاری از دایره ارزش منصفانه خارج است و استفاده از آن ممکن است منجر به گزارشگری نادرست، کاهش شفافیت، و افزایش قضاوتهای شخصی شود.
درک صحیح این تمایز، به حسابداران، حسابرسان و تحلیلگران کمک میکند تا از بروز سوگیریهای درونی در فرآیند ارزشگذاری جلوگیری کرده و چارچوب استاندارد را بهدرستی اجرا نمایند.
این مفهوم بخشی از چارچوب استاندارد شماره ۴۲ است و در روزهای آینده، سایر اجزاء آن با همین سبک تحلیلی از طریق سایت و شبکه های اجتماعی انجمن حسابداران خبره ایران منتشر خواهند شد.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
اندازهگیری مبتنی بر بازار
اندازهگیری مبتنی بر بازار یکی از پایهایترین اصول حاکم بر استاندارد حسابداری شماره ۴۲ است که کل مفهوم «ارزش منصفانه» را از سایر مبانی اندازهگیری در حسابداری متمایز میکند. این نوع اندازهگیری، بر اطلاعات و مفروضاتی اتکا دارد که از بازار بهدست آمدهاند و منعکسکننده رفتار و نگرش مشارکتکنندگان بازار نسبت به دارایی یا بدهی موردنظر در تاریخ گزارشگری هستند.
برخلاف اندازهگیریهای مبتنی بر ارزش خاص واحد تجاری – که به عوامل درونسازمانی و شرایط اختصاصی بنگاه وابستهاند – اندازهگیری مبتنی بر بازار، بهدنبال بازتاب صادقانه و بیطرفانهی شرایط واقعی بازار است. این رویکرد، زیربنای اصلی تعریف ارزش منصفانه در بندهای ابتدایی استاندارد بوده و مبنای شکلگیری سلسلهمراتب ورودیها، روشهای ارزشگذاری و الزامات افشا را تشکیل میدهد.
ویژگیهای کلیدی اندازهگیری مبتنی بر بازار
ارتباط با سایر اجزاء استاندارد ۴۲
چالشها و نکات حرفهای
مثالهای کاربردی
جمعبندی
اندازهگیری مبتنی بر بازار، عنصر بنیادینی است که باعث اعتبار، قابلیت مقایسه و شفافیت در گزارشگری مالی بر پایه ارزش منصفانه میشود. این رویکرد با نادیده گرفتن ویژگیها و اهداف خاص واحد تجاری، تمرکز را بر آنچه بازار حاضر است بپردازد یا بپذیرد قرار میدهد. اجرای صحیح آن، بهویژه در شرایط نبود بازار فعال یا پیچیدگی داراییها، نیازمند تسلط فنی، آشنایی با ابزارهای ارزشگذاری و قضاوت حرفهای قوی است.
این مفهوم بخشی از چارچوب استاندارد شماره ۴۲ است و در روزهای آینده، سایر اجزاء آن با همین سبک تحلیلی از طریق سایت و شبکه های اجتماعی انجمن حسابداران خبره ایران منتشر خواهند شد.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
سنجش ارزش منصفانه
سنجش ارزش منصفانه، یکی از مفاهیم کلیدی در استاندارد حسابداری شماره ۴۲ است که چارچوبی واحد برای اندازهگیری ارزش منصفانه داراییها و بدهیها فراهم میکند. برخلاف سایر مبانی اندازهگیری که بر مبنای هزینه یا ارزش خاص واحد تجاری استوارند، سنجش ارزش منصفانه بر پایه دیدگاه بازار و مفروضات مشارکتکنندگان بازار قرار دارد. این مفهوم، معیار مشترکی برای گزارشگری مالی در حوزههای مختلف، از جمله ابزارهای مالی، داراییهای زیستی، ترکیبهای تجاری، و سرمایهگذاریها ارائه میدهد.
تعریف استاندارد
بر اساس استاندارد، ارزش منصفانه عبارت است از:
قیمتی که برای فروش یک دارایی یا انتقال یک بدهی در یک معامله منظم بین مشارکتکنندگان بازار در تاریخ اندازهگیری بهدست میآید.
این تعریف بر قیمت خروج تمرکز دارد؛ یعنی قیمتی که در بازار میتوان از محل فروش یک دارایی یا انتقال یک بدهی کسب کرد، نه قیمتی که برای خرید آن پرداخت شده است.
ویژگیها و ارکان اصلی
سلسلهمراتب ارزش منصفانه
استاندارد، ورودیهای مورد استفاده برای سنجش ارزش منصفانه را به سه سطح طبقهبندی میکند:
سطح |
نوع ورودی |
ویژگی |
سطح ۱ |
قیمتهای اعلامشده برای اقلام یکسان در بازارهای فعال |
بالاترین قابلیت اتکا |
سطح ۲ |
ورودیهای مشاهدهپذیر برای اقلام مشابه یا مرتبط |
نیازمند تعدیل و قضاوت حرفهای |
سطح ۳ |
ورودیهای غیرقابل مشاهده و مبتنی بر مفروضات داخلی |
پایینترین قابلیت اتکا، نیازمند مستندسازی دقیق |
کاربردها در گزارشگری مالی
چالشها و الزامات حرفهای
مثالهای کاربردی
افشا و شفافیت
واحد تجاری ملزم است:
جمعبندی
سنجش ارزش منصفانه، با تأکید بر شرایط بازار و قیمت خروج، اطلاعاتی بهروز و تصمیمیار در اختیار استفادهکنندگان صورتهای مالی قرار میدهد. با وجود مزایای قابلتوجه، اجرای آن نیازمند درک عمیق از بازار، توانمندی در ارزشگذاری، و رعایت الزامات افشا و مستندسازی است. بهویژه در شرایط اقتصادی بیثبات یا در بازارهای کمتر شفاف، اتکای صرف به سنجش ارزش منصفانه میتواند چالشبرانگیز باشد و مستلزم قضاوت حرفهای قوی خواهد بود.
این مفهوم بخشی از چارچوب استاندارد شماره ۴۲ است و در روزهای آینده، سایر اجزاء آن با همین سبک تحلیلی از طریق سایت و شبکه های اجتماعی انجمن حسابداران خبره ایران منتشر خواهند شد.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
صفحه3 از11