رویکرد بهای جایگزینی
رویکرد بهای جایگزینی (یا بهای تمام شده جایگزینی) یکی از سه رویکرد اصلی در استاندارد حسابداری شماره ۴۲ برای اندازهگیری ارزش منصفانه است. این رویکرد بر اساس این اصل استوار است که مشارکتکننده بازار برای بهدست آوردن دارایی، بیش از بهای لازم برای جایگزینی آن با داراییای با کاربری و قابلیتهای مشابه پرداخت نخواهد کرد.
در این روش، ارزش منصفانه یک دارایی با برآورد بهای جایگزینی یا بازتولید آن دارایی و سپس کسر تعدیلات مربوط به کاهش ارزش (از جمله استهلاک یا زوال اقتصادی) بهدست میآید.
مبنای مفهومی و منطقی
رویکرد بهای جایگزینی از دید مشارکتکنندگان بازار به این موضوع میپردازد که چنانچه داراییای قابلیت جایگزینی داشته باشد، ارزش آن نمیتواند بیش از هزینه ایجاد یک دارایی مشابه با همان قابلیتها باشد. به همین دلیل، این روش بهویژه در مواردی بهکار میرود که:
- دارایی بازار فعال ندارد؛
- دارایی منحصربهفرد یا تخصصی است؛
- جریان نقدی مستقیم از آن استخراج نمیشود.
مراحل اجرای رویکرد
- برآورد بهای بازتولید یا جایگزینی دارایی بر اساس قیمتهای جاری بازار یا هزینههای ساخت؛
- شناسایی و کسر تعدیلات برای منعکسکردن کاهش ارزش بهدلایل مختلف، مانند استهلاک فیزیکی، منسوخشدن فنی، یا کاهش مطلوبیت اقتصادی؛
- محاسبه ارزش منصفانه نهایی بر اساس مبلغ خالص حاصل از مرحله قبل، که باید از دید مشارکتکننده بازار منطقی باشد.
مثالهای کاربردی
۱. کارخانه تولیدی با تجهیزات خاص
اگر تجهیزات تولیدی فاقد بازار فعال باشند، میتوان هزینه بازتولید آنها را با توجه به تکنولوژی فعلی برآورد کرد و سپس با اعمال تعدیلات بابت عمر مصرفشده، ارزش منصفانه آنها را تعیین کرد.
۲. ساختمان آموزشی یا بیمارستانی
برای نهادهای عمومی که از داراییهای خدماتی خاص استفاده میکنند، ارزش آن ساختمانها با محاسبه هزینه ساخت جدید آنها و کسر استهلاک و فرسودگی بهدست میآید.
۳. زیرساختهای عمومی یا دولتی
مانند پلها یا سدها، که ممکن است بازار فعالی برای خریدوفروش نداشته باشند، اما هزینه بازتولید آنها معیار قابلاتکایی برای تعیین ارزش منصفانه است.
تفاوت با رویکردهای دیگر
رویکرد بازار متکی بر معاملات واقعی است و در صورت وجود بازار فعال، ارجحیت دارد.
رویکرد درآمدی ارزش دارایی را بر اساس جریانهای نقدی آینده میسنجد.
اما رویکرد بهای جایگزینی زمانی استفاده میشود که:
- اطلاعات بازار فعال در دسترس نیست،
- جریان نقدی قابل اندازهگیری وجود ندارد،
- یا دارایی بیشتر مصرف خدماتی دارد تا بازده مالی.
نکات حرفهای
- هزینه جایگزینی باید بر اساس مفروضات مشارکتکنندگان بازار باشد، نه صرفاً اطلاعات داخلی واحد تجاری.
- تعدیلات مربوط به کاهش ارزش باید مستند و بر پایه ارزیابیهای فنی یا بازار باشند.
- این رویکرد برای داراییهای غیرمالی با کاربرد ویژه، مانند داراییهای عمومی، بیمارستانها، یا مدارس، روش غالب ارزشگذاری محسوب میشود.
افشا در صورتهای مالی
طبق الزامات استاندارد شماره ۴۲، در صورتی که از رویکرد بهای جایگزینی استفاده شده باشد، واحد تجاری باید:
- روش ارزشگذاری، منابع داده و مفروضات کلیدی را افشا کند؛
- مبنای تعیین هزینه جایگزینی، نوع تعدیلات اعمالشده و قضاوتهای حرفهای در این فرآیند را بهوضوح توضیح دهد.
این مفهوم بخشی از چارچوب استاندارد شماره ۴۲ است و در روزهای آینده، سایر اجزاء آن با همین سبک تحلیلی از طریق سایت و شبکه های اجتماعی انجمن حسابداران خبره ایران منتشر خواهند شد.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل