این مفهوم در حسابداری به معنای تعهدات عملکردی اجراشده در طول زمان است. در چارچوب استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی شماره ۱۵ (IFRS 15) که مشابه استاندارد حسابداری شماره 43 ایران است، شناسایی درآمد زمانی انجام میشود که یک واحد تجاری تعهدات عملکردی مشخصشده در قرارداد را ایفا کند. در برخی موارد، این تعهدات بهصورت تدریجی و در طول زمان اجرا میشوند که در این صورت، درآمد نیز متناسب با پیشرفت اجرا، شناسایی میگردد.
ماهیت و اهمیت این مفهوم در حسابداری:
یک تعهد عملکردی زمانی در طول زمان اجرا میشود که حداقل یکی از شرایط زیر برقرار باشد:
1. مشتری بهصورت همزمان با اجرای تعهد، منافع کالا یا خدمت را دریافت و مصرف کند.
مثلاً خدمات نظافت یا نگهداری که در هر لحظه استفاده میشود.
2. اجرای تعهد، موجب ایجاد یا افزایش یک دارایی میشود که کنترل آن در طول زمان به مشتری منتقل میگردد.
مانند ساخت یک ملک روی زمین متعلق به مشتری.
3. اجرای تعهد منجر به ایجاد دارایی خاصی میشود که استفاده جایگزینی برای فروشنده ندارد و واحد تجاری دارای حق دریافت جبران بابت عملکرد انجامشده تا به امروز است.
مثل طراحی اختصاصی برای مشتری خاص.
در صورت احراز یکی از شرایط بالا، واحد تجاری باید پیشرفت در انجام تعهد را اندازهگیری کرده و بر اساس آن درآمد را شناسایی کند. روشهای متداول عبارتاند از:
• روشهای خروجی (Output Methods)
بر مبنای نتایج مشاهدهپذیر مانند تحویل کالا، ساعات خدمات ارائهشده یا میزان تولید.
• روشهای ورودی (Input Methods)
بر اساس میزان منابع مصرفشده مانند هزینههای متحملشده، ساعات کار صرفشده یا درصد پیشرفت فیزیکی.
انتخاب روش باید منعکسکننده بهتری از انتقال منافع به مشتری باشد.شناسایی درآمد در طول زمان میتواند تصویر دقیقتری از عملکرد اقتصادی شرکت ارائه دهد، بهویژه در صنایعی مانند ساختوساز، فناوری اطلاعات، مهندسی و خدمات حرفهای که پروژهها طولانیمدت و تدریجی هستند.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
این مفهوم در حسابداری به معنای مخارج مختص انعقاد قرارداد است. طبق استانداردهای بینالمللی حسابداری، IFRS 15 درآمد حاصل از قراردادهای مشتری که مشابه استاندارد حسابداری شماره 43 ایران است ، مخارج مختص انعقاد قرارداد شامل مخارجی است که مستقیماً برای انعقاد یک قرارداد با مشتری انجام میشود و تنها در صورتی که قرارداد منعقد شود، قابلیت بازیافت دارند.
ماهیت و اهمیت این مفهوم در حسابداری:
مخارج مختص انعقاد قرارداد ممکن است شامل هزینههایی مانند کمیسیون پرداختی به کارکنان فروش، مشاوران یا واسطههایی باشد که مستقیماً بابت موفقیت در انعقاد قرارداد با مشتری پرداخت شدهاند. این هزینهها در صورتی که معیارهای مشخصی را داشته باشند، باید بهعنوان دارایی (asset) شناسایی شوند و سپس بر اساس الگوی انتقال کالا یا خدمات به مشتری، مستهلک گردند. مخارج مختص انعقاد قرارداد زمانی باید بهعنوان دارایی شناسایی شوند که:
در غیر این صورت، این هزینهها باید بهعنوان هزینه در دوره وقوع شناسایی گردند. چنانچه هزینههای انجامشده صرفاً برای مذاکره یا بررسی امکان انعقاد قرارداد باشد، حتی اگر قرارداد نهایی شود، این هزینهها معمولاً واجد شرایط سرمایهگذاری نیستند و باید بهعنوان هزینه شناسایی شوند. هزینههای تحصیل قرارداد باید طی دورهای که کالا یا خدمات مرتبط به مشتری منتقل میشوند، بهصورت سیستماتیک مستهلک شوند. در صورت ایجاد تغییری اساسی در شرایط قرارداد یا تخلف مشتری، هرگونه مانده دارایی مرتبط باید ارزیابی و در صورت لزوم کاهش ارزش داده شود.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
این مفهوم در حسابداری به معنای روشهای ورودی است. روشهای ورودی محور یکی از دو روشی هستند که طبق استانداردهای بینالمللی حسابداری، IFRS 15 درآمد حاصل از قراردادهای مشتری که مشابه استاندارد حسابداری شماره 43 ایران است ، برای سنجش میزان پیشرفت در ایفای تعهدات عملکردی و در نتیجه شناسایی درآمد در طول زمان مورد استفاده قرار میگیرند.
ماهیت و اهمیت این مفهوم در حسابداری:
در روشهای ورودی محور ، میزان منابع مصرفشده، تلاش انجامشده، یا سایر نهادههایی که برای اجرای تعهد عملکردی بهکار رفتهاند، بهعنوان معیار پیشرفت در نظر گرفته میشود. این روش فرض میکند که مصرف منابع یا تلاش انجامشده، متناسب با میزان منافع منتقلشده به مشتری است. معیارهای رایج در روشهای ورودی محور:
• ساعات کاری صرفشده
• هزینههای تحققیافته تا تاریخ گزارش
• میزان مواد اولیه مصرفشده
• ساعات ماشینکاری
• درصد پیشرفت فیزیکی مبتنی بر اسناد پشتیبان
فرض کنید یک شرکت پیمانکار ساختمانی قرارداد ساخت یک پل را دارد و از روش درصد پیشرفت فیزیکی بر مبنای هزینه استفاده میکند. اگر تا تاریخ گزارش ۴۰٪ از کل هزینههای برآوردی پروژه تحقق یافته باشد، آنگاه ۴۰٪ از درآمد قرارداد بهعنوان درآمد تحققیافته در صورتهای مالی شناسایی میشود. استفاده از روشهای ورودی محور زمانی مناسب است که:
• فعالیتهای انجامشده بهطور منظم باعث انتقال منافع به مشتری شوند.
• اندازهگیری خروجیها بهصورت مستقیم امکانپذیر یا معنادار نباشد.
اما در عین حال، اگر بخشی از منابع مصرفشده منجر به پیشرفت واقعی در ایفای تعهد نشود (مانند ضایعات، دوبارهکاری یا فعالیتهای ناکارآمد)، باید از محاسبه میزان پیشرفت حذف گردد تا درآمد بیشازحد شناسایی نشود.
مقایسه با روشهای خروجی محور (Output Methods):
برخلاف روشهای خروجی محور که بر نتایج قابل مشاهده و تحویلشده تمرکز دارند، روشهای ورودی محور بر تلاشها و منابع صرفشده تمرکز دارند. انتخاب بین این دو روش باید بر اساس این معیار باشد که کدامیک بهترین بازتاب از نحوه انتقال منافع به مشتری را ارائه میدهد.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
این مفهوم در حسابداری به معنای روشهای خروجی محور است. روشهای خروجی محور یکی از دو روشی هستند که طبق استانداردهای بینالمللی حسابداری، IFRS 15 درآمد حاصل از قراردادهای مشتری که مشابه استاندارد حسابداری شماره 43 ایران است ، برای سنجش میزان پیشرفت در ایفای تعهدات عملکردی بهکار میروند. استفاده از این روشها به واحد تجاری این امکان را میدهد که درآمد حاصل از قرارداد با مشتری را در طول زمان، متناسب با میزان انتقال کالا یا خدمات، شناسایی کند.
ماهیت و اهمیت این مفهوم در حسابداری:
روشهای خروجی محور بر اساس میزان ارزش کالا یا خدماتی که تا به امروز به مشتری منتقل شدهاند کار میکنند. به عبارت دیگر، این روشها از دادههایی استفاده میکنند که نتیجه فعالیت انجامشده را نشان میدهند، نه صرفاً میزان منابع مصرفشده یا تلاش انجامشده. معیارهایی که معمولاً در چارچوب روشهای خروجی محور استفاده میشوند عبارتاند از:
کاربرد روشهای خروجی محور در شناسایی درآمد:
زمانی که خروجی انجامشده برای مشتری بهوضوح قابل مشاهده و اندازهگیری است، استفاده از روشهای خروجی محور ترجیح داده میشود. این روش بهویژه در صنایعی مانند ساخت، مهندسی، توسعه نرمافزار، و خدمات حرفهای که دستاوردها قابل اندازهگیری و گزارش هستند، کاربرد گستردهای دارد.
فرض کنید یک شرکت مهندسی قراردادی برای طراحی و نصب سیستم تهویه در یک ساختمان دارد. این شرکت میتواند با توجه به درصد قطعات نصبشده یا فازهای تکمیلشده (مثلاً طراحی، نصب، تست)، میزان پیشرفت پروژه را محاسبه کرده و بر همان اساس، درآمد مربوط را در طول مدت قرارداد شناسایی کند.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
Consideration Payable to a Customer
این مفهوم در حسابداری به معنای مبالغ پرداختنی به مشتری است. در استانداردهای بینالمللی حسابداری، IFRS 15 درآمد حاصل از قراردادهای مشتری که مشابه استاندارد حسابداری شماره 43 ایران است ، هر گونه پرداخت یا تعهد پرداخت که واحد تجاری به مشتری یا طرفهای مرتبط با مشتری انجام میدهد یا متعهد به انجام آن میشود، تحت عنوان مبالغ پرداختنی به مشتری طبقهبندی میشود. این مبالغ ممکن است به شکلهای مختلفی مانند تخفیف، یارانه، بازپرداخت نقدی، یا حتی کالا و خدمات ارائه شده به مشتری ظاهر شوند.
ماهیت و اهمیت این مفهوم در حسابداری:
مبالغ پرداختی به مشتری بهطور معمول به عنوان کاهشدهنده قیمت معامله شناسایی میشود، مگر آنکه آن پرداختها در ازای دریافت کالایی مشخص از مشتری صورت گرفته باشد. به عبارت دیگر، واحد تجاری نمیتواند این مبالغ را بهعنوان هزینه شناسایی کند، مگر اینکه منفعت مشخص و قابلتشخیصی از مشتری دریافت نماید که از نظر ماهوی با یک معامله مجزا قابل مقایسه باشد. اشکال رایج پرداخت به مشتریان:
طبق استاندارد حسابداری شماره 43 ایران، هر گاه واحد تجاری پرداختی به مشتری انجام دهد، باید ابتدا ارزیابی کند که آیا این پرداخت مربوط به انتقال کالا یا خدماتی از سوی مشتری به واحد تجاری است یا خیر. اگر پاسخ منفی باشد، آن پرداخت باید بهعنوان کاهنده قیمت معامله در نظر گرفته شده و درآمد متناسب با آن کاهش یابد. در مقابل، اگر پرداخت به مشتری در ازای دریافت کالا یا خدمات مجزایی باشد که از لحاظ اقتصادی قابل تشخیص است، آنگاه میتوان آن را به عنوان یک خرید و هزینه مستقل شناسایی کرد.
مفهوم مبالغ پرداختنی به مشتری ارتباط مستقیم با تعیین قیمت معامله و تخصیص درآمد در قرارداد دارد. بهکارگیری نادرست این مفهوم ممکن است منجر به بیشاظهاری درآمد و نقض اصول شناخت درآمد شود. همچنین، ارزیابی صحیح این پرداختها، شفافیت بیشتری در روابط تجاری و وفاداری مشتریان ایجاد میکند.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
این مفهوم در حسابداری به معنای کالا یا خدمت متمایز است. در استانداردهای بینالمللی حسابداری، IFRS 15 درآمد حاصل از قراردادهای مشتری که مشابه استاندارد حسابداری شماره 43 ایران است، تشخیص کالاها یا خدمات متمایز، یکی از مراحل کلیدی در شناسایی تعهدات عملکردی یک قرارداد با مشتری است. بهبیان ساده، اگر کالایی یا خدمتی بهطور جداگانه ارزشمند بوده و قابلیت بهرهبرداری مستقل یا همراه با منابع موجود مشتری را داشته باشد، آن کالا یا خدمت «متمایز» تلقی میشود. یک کالا یا خدمت زمانی متمایز محسوب میشود که هر دو شرط زیر را داشته باشد:
1. قابلیت بهرهبرداری مستقل برای مشتری:
مشتری بتواند بهتنهایی یا به همراه سایر منابعی که از قبل در اختیار دارد، از کالا یا خدمت مزبور استفاده کند یا از آن بهرهبرداری اقتصادی بهعمل آورد.
2. قابل شناسایی بهطور جداگانه در قرارداد:
کالا یا خدمت در چارچوب قرارداد، بهصورت جداگانه از سایر کالاها یا خدمات وعدهدادهشده منتقل شده باشد. بهعبارت دیگر، وعدههای قرارداد بهصورت قابل تفکیک بوده و به شکل یک تعهد واحد ترکیب نشدهاند.
اهمیت این مفهوم در فرآیند شناسایی درآمد:
شناسایی دقیق کالا یا خدمات متمایز، پایه و اساس مرحله چهارم مدل پنجمرحلهای درآمد در استاندارد حسابداری شماره 43 ایران است که مربوط به «تخصیص قیمت معامله به تعهدات عملکردی» میباشد. چنانچه یک کالا یا خدمت متمایز شناسایی شود، باید بخشی از قیمت کل معامله به آن اختصاص یابد و درآمد مربوط به آن در زمان تحویل یا ارائه خدمت، شناسایی گردد.
در برخی قراردادها، کالا یا خدمت بهظاهر جداگانه است، اما در عمل چنان با سایر مؤلفهها یکپارچه شده که نمیتوان آن را بهطور جداگانه شناسایی کرد. برای مثال، طراحی، ساخت و نصب یک سامانه پیچیده ممکن است در عمل چنان درهمتنیده باشند که تنها بهعنوان یک تعهد عملکردی واحد در نظر گرفته شوند.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
بدین وسیله به اطلاع اعضای محترم انجمن حسابداران خبره ایران می رساند. انجمن در نظر دارد در اجرای بند ۳ ماده ۲۴۴ قانون مالیاتهای مستقیم و برای دوره 3 ساله جدید از بین داوطلبان واجد شرایط عضو انجمن نسبت به معرفی نماینده موضوع ماده فوق به ادارات امور مالیاتی سرتاسر کشور به عنوان نماینده مودی برای حضور در هیأت های حل اختلافات مالیاتی اقدام کند. اعضای واجد شرایط در صورت تمایل می توانند درخواست خود را به همراه رزومه کاری و مستندات مثبته آنها را حداکثر تا پایان وقت اداری روز شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ به
✉️رایانامه:
🌐وبگاه: http://iica.ir
📽کانال آپارات: aparat.com/iica_ir
📷صفحه اینستاگرام: instagram.com/iica_ir
این مفهوم در حسابداری به معنای تعدیلات قرارداد است. تعدیل قرارداد زمانی رخ میدهد که طرفین یک قرارداد موجود توافق میکنند که شرایط قرارداد اولیه را تغییر دهند. این تغییر ممکن است شامل افزودن کالا یا خدمات جدید، کاهش حجم تعهدات، تغییر در مبلغ قرارداد، یا اصلاح در زمانبندی اجرای تعهدات باشد. در حسابداری، شناخت صحیح و بهموقع این تغییرات از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا میتواند تأثیر مستقیمی بر شناسایی درآمد، تعهدات عملکردی، و افشای اطلاعات مالی داشته باشد.
تعدیلات قرارداد معمولاً در موارد زیر رخ میدهد:
در استانداردهای بینالمللی حسابداری، IFRS 15 درآمد حاصل از قراردادهای مشتری که مشابه استاندارد حسابداری شماره 43 ایران است زمانی که یک قرارداد تغییر مییابد، واحد تجاری باید بررسی کند که آیا این تعدیل باید بهعنوان قرارداد جداگانه در نظر گرفته شود یا تغییری در قرارداد موجود.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
این مفهوم در حسابداری به معنای بدهی ناشی از قرارداد است. بدهی ناشی از قرارداد (Contract Liability) به مبلغی اطلاق میشود که یک واحد تجاری از مشتری دریافت کرده است یا انتظار دارد که در آینده از مشتری دریافت کند، اما هنوز کالا یا خدمات را تحویل نداده است. به عبارت دیگر، زمانی که یک واحد تجاری پیشپرداختی از مشتری دریافت میکند یا زمانی که تعهدی برای انجام خدمات یا تحویل کالا در آینده وجود دارد، این مبلغ بهعنوان بدهی ناشی از قرارداد شناسایی میشود. بدهی ناشی از قرارداد در واقع بهعنوان بخشی از گزارشهای مالی یک واحد تجاری نشان داده میشود که از آن انتظار میرود تا کالا یا خدمات را در آینده به مشتری تحویل دهد و درآمد را بهطور کامل شناسایی کند.
ویژگیها و اهمیت:
بدهی ناشی از قرارداد بهطور کلی زمانی ایجاد میشود که یک واحد تجاری مبلغی از مشتری دریافت کرده است یا دریافت آن را تضمین کرده است، اما هنوز کالا یا خدمات را تحویل نداده است. در این حالت، واحد تجاری هنوز مسئولیت اجرای قرارداد را دارد و مبلغ دریافتی باید تا زمانی که تعهدات مربوط به آن قرارداد تکمیل شود، بهعنوان تعهد گزارش شود. این مفهوم در شرایطی مهم است که پرداخت از سوی مشتری قبل از تکمیل تعهدات فروش انجام میشود. بهویژه در قراردادهایی که شامل پیشپرداختها یا پرداختهای زودهنگام هستند، مفهوم تعهدات ناشی از قرارداد بهطور دقیق و شفاف در صورتهای مالی باید گزارش گردد.
در استانداردهای بینالمللی حسابداری، IFRS 15 درآمد حاصل از قراردادهای مشتری که مشابه استاندارد حسابداری شماره 43 ایران است بدهی ناشی از قرارداد بهطور خاص زمانی شناسایی میشود که واحد تجاری مبلغی از مشتری دریافت کرده باشد یا بهطور رسمی حق دریافت آن را داشته باشد، اما هنوز شرایط لازم برای شناسایی درآمد وجود ندارد. این مبلغ باید بهعنوان یک «تعهد» در صورتهای مالی واحد تجاری گزارش شود تا زمانی که کالا یا خدمات به مشتری تحویل داده شده و شرایط شناسایی درآمد محقق گردد.
تفاوت با دارایی ناشی از قرارداد:
تفاوت اصلی بین بدهی ناشی از قرارداد و دارایی ناشی از قرارداد این است که در حالت دارایی ناشی از قرارداد، واحد تجاری حق دریافتِ مابه ازای پرداختی را از مشتری دارد اما هنوز شرایط لازم برای شناسایی درآمد فراهم نشده است، در حالی که در حالت بدهی ناشی از قرارداد، واحد تجاری مبلغی از مشتری دریافت کرده یا حق دریافت آن را دارد، اما هنوز کالا یا خدمات را تحویل نداده است. بنابراین، تعهدات ناشی از قرارداد نشاندهنده میزان مسئولیت واحد تجاری برای انجام تعهدات خود است.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
این مفهوم در حسابداری به معنای دارایی ناشی از قرارداد است. دارایی ناشی از قرارداد (Contract Asset) به حق یک واحد تجاری برای دریافتِ مابه ازای پرداختی از طرف مقابل در یک قرارداد اطلاق میشود که بهطور مستقیم به تحویل کالا یا خدمات ارتباط دارد اما هنوز شرایط لازم برای شناسایی آن بهعنوان حساب دریافتنی وجود ندارد. این دارایی معمولاً زمانی شناسایی میشود که واحد تجاری کالایی یا خدمتی را تحویل داده است اما هنوز مشتری ملزم به پرداخت آن نیست، بهعبارتدیگر، هنگامی که شرط پرداخت هنوز برقرار نشده است. دارایی ناشی از قرارداد معمولاً در شرایطی ایجاد میشود که واحد تجاری برای تحویل کالا یا خدمات، نیاز به تکمیل یک سری فعالیتها یا مراحل دیگر داشته باشد که پیش از دریافت پرداخت نهایی باید انجام شود.
ویژگیها و اهمیت:
دارایی ناشی از قرارداد معمولاً بهعنوان بخشی از حسابهای دریافتنی نشان داده نمیشود، زیرا هنوز شرایط لازم برای شناسایی آن بهعنوان «دریافتنی» محقق نشده است. این نوع داراییها معمولاً در قراردادهای بلندمدت یا پروژههای پیچیدهای که نیازمند تحویل چندین مرحلهای کالا یا خدمات هستند، ایجاد میشوند. بهطور کلی، این دارایی زمانی ایجاد میشود که واحد تجاری درآمد خود را شناسایی کرده باشد، اما پرداخت از سوی مشتری هنوز قطعی نشده باشد. مفهوم دارایی ناشی از قرارداد بهویژه در قراردادهای مربوط به پروژههای بزرگ، ساخت و ساز یا قراردادهایی که پرداخت به تدریج یا بر اساس مراحل تکمیل پروژهها صورت میگیرد، کاربرد دارد.
در استانداردهای بینالمللی حسابداری، IFRS 15 درآمد حاصل از قراردادهای مشتری که مشابه استاندارد حسابداری شماره 43 ایران است دارایی ناشی از قرارداد بهعنوان بخشی از مدل شناسایی درآمد از قراردادهای مشتری تعریف شده است. در این استاندارد، دارایی ناشی از قرارداد زمانی شناسایی میشود که واحد تجاری حقی برای دریافت پرداخت از مشتری بر اساس پیشرفت انجام کار داشته باشد و مبلغ آن قابل اندازهگیری باشد. طبق این استاندارد، دارایی ناشی از قرارداد باید زمانی شناسایی شود که واحد تجاری کالا یا خدمات را تحویل داده باشد اما هنوز مبلغ قرارداد یا پرداخت آن از طرف مشتری تحقق نیافته باشد. این دارایی ممکن است بهطور همزمان با تکمیل مراحل خاصی از قرارداد شناسایی شود و در صورتهای مالی بهعنوان دارایی غیرجاری یا جاری گزارش گردد. تفاوت اصلی بین دارایی ناشی از قرارداد و حساب دریافتنی این است که حساب دریافتنی معمولاً زمانی شناسایی میشود که پرداخت از طرف مشتری مشروط به تحویل کالا یا خدمات نباشد. به عبارت دیگر، حساب دریافتنی زمانی ایجاد میشود که واحد تجاری حق دریافت پول را از مشتری داشته باشد، در حالی که دارایی ناشی از قرارداد بهطور خاص در مورد شرایطی است که پرداخت هنوز بهطور قطعی انجام نشده و بر اساس مراحل پیشرفت قرارداد است.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
این مفهوم در حسابداری به معنای بدهی ناشی از قرارداد است. بدهی ناشی از قرارداد (Contract Liability) به مبلغی اطلاق میشود که یک واحد تجاری از مشتری دریافت کرده است یا انتظار دارد که در آینده از مشتری دریافت کند، اما هنوز کالا یا خدمات را تحویل نداده است. به عبارت دیگر، زمانی که یک واحد تجاری پیشپرداختی از مشتری دریافت میکند یا زمانی که تعهدی برای انجام خدمات یا تحویل کالا در آینده وجود دارد، این مبلغ بهعنوان بدهی ناشی از قرارداد شناسایی میشود. بدهی ناشی از قرارداد در واقع بهعنوان بخشی از گزارشهای مالی یک واحد تجاری نشان داده میشود که از آن انتظار میرود تا کالا یا خدمات را در آینده به مشتری تحویل دهد و درآمد را بهطور کامل شناسایی کند.
ویژگیها و اهمیت:
بدهی ناشی از قرارداد بهطور کلی زمانی ایجاد میشود که یک واحد تجاری مبلغی از مشتری دریافت کرده است یا دریافت آن را تضمین کرده است، اما هنوز کالا یا خدمات را تحویل نداده است. در این حالت، واحد تجاری هنوز مسئولیت اجرای قرارداد را دارد و مبلغ دریافتی باید تا زمانی که تعهدات مربوط به آن قرارداد تکمیل شود، بهعنوان تعهد گزارش شود. این مفهوم در شرایطی مهم است که پرداخت از سوی مشتری قبل از تکمیل تعهدات فروش انجام میشود. بهویژه در قراردادهایی که شامل پیشپرداختها یا پرداختهای زودهنگام هستند، مفهوم تعهدات ناشی از قرارداد بهطور دقیق و شفاف در صورتهای مالی باید گزارش گردد.
در استانداردهای بینالمللی حسابداری، IFRS 15 درآمد حاصل از قراردادهای مشتری که مشابه استاندارد حسابداری شماره 43 ایران است بدهی ناشی از قرارداد بهطور خاص زمانی شناسایی میشود که واحد تجاری مبلغی از مشتری دریافت کرده باشد یا بهطور رسمی حق دریافت آن را داشته باشد، اما هنوز شرایط لازم برای شناسایی درآمد وجود ندارد. این مبلغ باید بهعنوان یک «تعهد» در صورتهای مالی واحد تجاری گزارش شود تا زمانی که کالا یا خدمات به مشتری تحویل داده شده و شرایط شناسایی درآمد محقق گردد.
تفاوت با دارایی ناشی از قرارداد:
تفاوت اصلی بین بدهی ناشی از قرارداد و دارایی ناشی از قرارداد این است که در حالت دارایی ناشی از قرارداد، واحد تجاری حق دریافتِ مابه ازای پرداختی را از مشتری دارد اما هنوز شرایط لازم برای شناسایی درآمد فراهم نشده است، در حالی که در حالت بدهی ناشی از قرارداد، واحد تجاری مبلغی از مشتری دریافت کرده یا حق دریافت آن را دارد، اما هنوز کالا یا خدمات را تحویل نداده است. بنابراین، تعهدات ناشی از قرارداد نشاندهنده میزان مسئولیت واحد تجاری برای انجام تعهدات خود است.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
این مفهوم در حسابداری به معنای مابه ازای متغیر در قراردادها است. مابه ازای متغیر (Variable Consideration) به بخشی از مبلغ قرارداد اطلاق میشود که ممکن است بر اساس شرایط یا رویدادهای آتی تغییر کند. این مبلغ معمولاً بهصورت مشروط به تحقق برخی از اهداف یا شرایط خاص در قراردادهای تجاری مشخص میشود و معمولاً بهصورت درصدی از فروش، پاداش یا تخفیفها، جریمهها یا دیگر عوامل متغیر تعیین میشود. مابه ازای متغیر در قراردادها معمولاً زمانی که شرایطی مانند عملکرد فروش، رسیدن به اهداف خاص یا ایجاد تغییرات در بازار در نظر گرفته میشود، به کار میرود. این مفهوم در تعیین درآمدهای آینده و برآوردهای مالی شرکتها بسیار اهمیت دارد.
ویژگیها و اهمیت:
مبلغ متغیر معمولاً بهعنوان بخشی از قراردادهای پیچیده در نظر گرفته میشود که در آن پرداختها و هزینهها وابسته به عواملی مانند تعداد فروشها، زمان تحویل یا حتی عملکرد خاص است. در این نوع قراردادها، مقدار نهایی درآمد و هزینه قابل پیشبینی نیست و بستگی به رویدادهای آتی دارد. مبلغ متغیر میتواند شامل اجزای مختلفی مانند تخفیفها، پاداشها، حق امتیازها یا مبالغ وابسته به نتیجه باشد. این مقادیر ممکن است در طول مدت قرارداد تغییر کنند و در نتیجه، شرکتها باید در ارزیابی درآمد و شناسایی هزینهها دقت لازم را داشته باشند تا مطمئن شوند که تمامی مقادیر بهطور صحیح در صورتهای مالی گزارش میشود.در استانداردهای بینالمللی حسابداری، IFRS 15 درآمد حاصل از قراردادهای مشتری که مشابه استاندارد حسابداری شماره 43 ایران است بهطور خاص مابه ازای متغیر را مورد بررسی قرار میدهد. طبق این استاندارد، شرکتها باید مابه ازای متغیر را هنگام شناسایی درآمد در نظر بگیرند و برای این کار باید پیشبینی کنند که چه میزان از مبلغ متغیر احتمالاً به دست خواهد آمد. شناسایی مابه ازای متغیر بهعنوان درآمد، باید تنها زمانی انجام شود که احتمال قابلملاحظهای وجود داشته باشد که مابه ازای متغیر قابل دریافت است. در صورتی که احتمال برگرداندن مبلغ یا کاهش آن زیاد باشد، شرکتها باید این احتمال را در محاسبات خود در نظر بگیرند و درآمد را بهصورت معقول شناسایی کنند. این فرآیند شامل پیشبینی دقیق از میزان مابه ازای متغیر است و در نهایت درآمد نهایی باید بر اساس این پیشبینیها در صورتهای مالی گزارش شود.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
صفحه4 از7