بازارهای کارگزاری
در چارچوب استاندارد حسابداری شماره ۴۲، بازارهای کارگزاری به بازارهایی اطلاق میشود که در آنها، معاملات بین خریداران و فروشندگان از طریق واسطههایی بهنام کارگزار (broker) انجام میشود. برخلاف بازارهای دلالمحور که در آن دلال با منابع خود خرید و فروش میکند، در بازارهای کارگزاری کارگزار صرفاً نقش واسطه دارد و خود طرف معامله نیست.
بازارهای کارگزاری از جمله منابع اطلاعاتی هستند که میتوانند ورودیهای قابل مشاهده (observable inputs) برای ارزشگذاری منصفانه داراییها یا بدهیها در اختیار واحد تجاری قرار دهند، مشروط بر آنکه این بازارها فعال، شفاف و مبتنی بر رفتار مشارکتکنندگان بازار باشند.
ویژگیهای بازارهای کارگزاری
جایگاه در استاندارد شماره ۴۲
استاندارد حسابداری شماره ۴۲ استفاده از دادههای حاصل از بازارهای کارگزاری را مشروط میداند به اینکه:
مثالهای حرفهای
اهمیت در گزارشگری مالی
ملاحظات حرفهای
جمعبندی
بازارهای کارگزاری، بهویژه در ارزشگذاری داراییهای غیرمالی و خاص، میتوانند منبع مهمی برای تخمین ارزش منصفانه باشند، مشروط بر رعایت اصول شفافیت، قابلیت مشاهده و رفتار بازار محور. قضاوت حرفهای در استفاده از این دادهها، و افشای کامل در صورتهای مالی، اهمیت بالایی در پذیرش این ارزشگذاری دارد.
این مفهوم بخشی از چارچوب استاندارد شماره ۴۲ است و در روزهای آینده، سایر اجزاء آن با همین سبک تحلیلی از طریق سایت و شبکههای اجتماعی انجمن حسابداران خبره ایران منتشر خواهند شد.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
بازارهای دلالمحور
در چارچوب استاندارد حسابداری شماره ۴۲، بازارهای دلالمحور به بازارهایی گفته میشود که در آنها، معاملات مستقیماً از طریق دلالان (dealers) انجام میشود. این دلالان معمولاً نقش بازارساز (market maker) را ایفا کرده و با استفاده از منابع خود، داراییها را خریداری و نگهداری کرده یا میفروشند تا نقدشوندگی بازار را حفظ کنند.
در این نوع بازارها، برخلاف بازارهای مبادلهای که خریداران و فروشندگان مستقیماً از طریق یک سامانه رسمی به هم متصل میشوند، قیمتگذاری و انجام معاملات بهطور غیرمتمرکز و از طریق واسطهها صورت میگیرد.
جایگاه در استاندارد شماره ۴۲
استاندارد ۴۲ در تشریح منابع اطلاعاتی بازار برای اندازهگیری ارزش منصفانه، بازارهای دلالمحور را بهعنوان یکی از انواع بازارهای قابل اتکا معرفی میکند، مشروط بر اینکه اطلاعات حاصل از این بازارها قابل مشاهده، شفاف و در سطح مناسبی از فعالیت بازار قرار داشته باشند.
ویژگیهای اصلی بازارهای دلالمحور
مثالهای حرفهای
اهمیت در گزارشگری و ارزشگذاری
در صورت استفاده از دادههای بازارهای دلالمحور در ارزشگذاری داراییها یا بدهیها، استاندارد ۴۲ تأکید میکند که واحد تجاری باید:
ملاحظات حسابرسی و افشا
جمعبندی
بازارهای دلالمحور اگرچه فاقد شفافیت بازارهای رسمی هستند، اما میتوانند منابع معتبری برای تعیین ارزش منصفانه باشند، مشروط بر آنکه دادهها قابل اتکا، عمومی و نماینده رفتار بازار باشند. قضاوت حرفهای و مستندسازی قوی در استفاده از این بازارها نقش کلیدی دارد.
این مفهوم بخشی از چارچوب استاندارد شماره ۴۲ است و در روزهای آینده، سایر اجزاء آن با همین سبک تحلیلی از طریق سایت و شبکههای اجتماعی انجمن حسابداران خبره ایران منتشر خواهند شد.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
بازارهای مبادلهای
در چارچوب استاندارد حسابداری شماره ۴۲، بازارهای مبادلهای به بازارهایی اطلاق میشود که در آنها داراییها، بدهیها یا ابزارهای مالی بهصورت رسمی، سازمانیافته و تحت نظارت مراجع قانونی، مورد معامله قرار میگیرند. این بازارها از شفافترین و قابلاتکاترین منابع برای استخراج قیمتهای قابل مشاهده (observable inputs) جهت اندازهگیری ارزش منصفانه محسوب میشوند.
ویژگی اصلی بازارهای مبادلهای، وجود سامانهای شفاف، با قوانین یکسان برای همه مشارکتکنندگان بازار و با قیمتهای اعلامشده عمومی است که امکان کشف قیمت (price discovery) را برای داراییها یا بدهیها فراهم میکند.
جایگاه در استاندارد شماره ۴۲
در بندهای مختلف استاندارد ۴۲ تأکید شده که قیمتهای نقلشده در بازارهای فعال، بهویژه بازارهای مبادلهای، بالاترین سطح ورودی (سطح ۱) در سلسلهمراتب ارزش منصفانه محسوب میشوند و باید در صورت در دسترس بودن، بدون تعدیل بهعنوان مبنای اصلی در اندازهگیری ارزش منصفانه استفاده شوند.
ویژگیهای کلیدی بازارهای مبادلهای
مثالهای حرفهای
اهمیت در گزارشگری مالی
استفاده از دادههای بازارهای مبادلهای برای ارزشگذاری:
تمایز با سایر بازارها
بر خلاف بازارهای خارج از بورس (OTC) یا بازارهای غیررسمی، در بازارهای مبادلهای:
این مفهوم بخشی از چارچوب استاندارد شماره ۴۲ است و در روزهای آینده، سایر اجزاء آن با همین سبک تحلیلی از طریق سایت و شبکه های اجتماعی انجمن حسابداران خبره ایران منتشر خواهند شد.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
مواضع جبرانی
در چارچوب استاندارد حسابداری شماره ۴۲، مواضع جبرانی به وضعیتهایی اشاره دارد که در آن، واحد تجاری دو یا چند دارایی و بدهی را در معرض ریسکهای مشابه و متقابل نگه میدارد، بهگونهای که یک موضع، اثر مالی یا ریسک موضع دیگر را خنثی یا جبران میکند.
این مفهوم معمولاً در محیطهای معاملاتی پیشرفته مانند مشتقات مالی، قراردادهای اختیار معامله، معاملات آتی، یا سبدهای سرمایهگذاری پیچیده دیده میشود، اما در برخی معاملات عملیاتی نیز کاربرد دارد.
جایگاه در استاندارد شماره ۴۲
هنگامی که واحد تجاری از روش ارزشگذاری تکنیکی مانند رویکرد درآمدی یا بازار محور استفاده میکند، ممکن است دارایی یا بدهی بخشی از یک موضع ترکیبی باشد. در چنین حالتی، استاندارد ۴۲ اجازه میدهد که اثر مواضع جبرانی در اندازهگیری ارزش منصفانه لحاظ شود، مشروط به اینکه مشارکتکنندگان بازار نیز دارایی یا بدهی را در قالب همان موضع ترکیبی ارزیابی کنند.
کاربردهای حرفهای
الزامات در استفاده از مواضع جبرانی
بر اساس استاندارد ۴۲، لحاظکردن مواضع جبرانی در ارزشگذاری تنها در شرایط زیر مجاز است:
نکات مهم گزارشگری
مثال ملموس در صنعت مالی
در بانکها و نهادهای سرمایهگذاری، مواضع جبرانی بسیار رایج هستند. برای مثال، اگر بانکی روی نرخ بهره در آینده ریسک دارد، ممکن است با ورود به قراردادهای معاوضه نرخ بهره (interest rate swap)، این ریسک را جبران کند. در چنین حالتی، ارزش منصفانه ابزار پوشش و ابزار پایه بهصورت خالص و در چارچوب رفتار بازار قابل ارزیابی است.
این مفهوم بخشی از چارچوب استاندارد شماره ۴۲ است و در روزهای آینده، سایر اجزاء آن با همین سبک تحلیلی از طریق سایت و شبکه های اجتماعی انجمن حسابداران خبره ایران منتشر خواهند شد.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
بهصورت صریح
در چارچوب استاندارد حسابداری شماره ۴۲، واژه بهصورت صریح به اطلاعات، مفروضات یا شرایطی اطلاق میشود که بهطور مستقیم، روشن، و بدون ابهام در اسناد، قراردادها، یادداشتها، یا مدلهای ارزشگذاری بیان شدهاند. این مفاهیم معمولاً مستقیماً قابل شناسایی و استناد هستند و برای استفاده در فرآیند ارزشگذاری، نیازی به تفسیر یا استنتاج ندارند.
در مقابل با مفروضات ضمنی (implicitly)، مفاهیم صریح مبنای اصلی شفافیت، اتکا و پاسخگویی در گزارشگری مالی هستند.
نقش در استاندارد شماره ۴۲
در بسیاری از بخشهای استاندارد ۴۲، اطلاعات «صریح» بهعنوان نقطه شروع برای شناسایی ورودیها و تنظیم مدلهای ارزشگذاری مطرح میشوند. برای مثال، اگر قیمت یا نرخ تنزیل در قرارداد یا بازار بهصورت مشخص اعلام شده باشد، این دادهها باید بر دیگر مفروضات اولویت داشته باشند.
مثالهای کاربردی
اهمیت در قضاوت حرفهای
اطلاعات صریح به دلیل قابلیت اتکا و عینیت، در ارزشگذاری و گزارشگری اهمیت ویژهای دارند. با این حال، حسابداران حرفهای باید:
افشا و شفافیت
در فرآیند افشای اطلاعات مرتبط با ارزش منصفانه، اطلاعاتی که بهصورت صریح مبنای محاسبات قرار گرفتهاند، باید:
این مفهوم بخشی از چارچوب استاندارد شماره ۴۲ است و در روزهای آینده، سایر اجزاء آن با همین سبک تحلیلی از طریق سایت و شبکه های اجتماعی انجمن حسابداران خبره ایران منتشر خواهند شد.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
بهصورت ضمنی
در استاندارد حسابداری شماره ۴۲، واژه بهصورت ضمنی به مفهومی اشاره دارد که مستقیم و صریح بیان نشده، اما از مفروضات، شرایط، شواهد بازار یا ساختار قرارداد قابل استنباط است. مفاهیمی که بهصورت ضمنی در فرآیند ارزشگذاری یا تحلیلهای مالی بهکار میروند، معمولاً نقش مهمی در قضاوت حرفهای حسابداران و ارزشگذاران دارند.
در چارچوب این استاندارد، بسیاری از مفروضات بازار، رفتار مشارکتکنندگان، یا شرایط انتقال دارایی/بدهی ممکن است بهطور ضمنی در مدلهای ارزشگذاری وجود داشته باشند، حتی اگر بهصراحت بیان نشده باشند.
جایگاه در اندازهگیری ارزش منصفانه
هنگامی که واحد تجاری از ورودیهای سطح ۳ (غیرقابل مشاهده) یا روشهای پیچیده ارزشگذاری استفاده میکند، ممکن است لازم باشد برخی مفروضات کلیدی را از اطلاعات در دسترس بهصورت ضمنی استنتاج کند. این استنتاج باید بهگونهای باشد که با نحوه تفکر و رفتار مشارکتکنندگان بازار در بازار فرضی سازگار باشد.
کاربردهای حرفهای
۱. مفروضات نرخ تنزیل
اگر بازار فعال برای نرخ تنزیل خاص وجود نداشته باشد، ارزشگذار ممکن است از نرخهایی استفاده کند که بهصورت ضمنی از معاملات داراییهای مشابه یا شرایط اقتصادی استنتاج شدهاند.
۲. رفتار بازار نسبت به ریسک
در نبود دادههای صریح، مفروضات مربوط به پذیرش ریسک از سوی مشارکتکنندگان بازار، بهصورت ضمنی در مدلهای ارزشگذاری لحاظ میشوند.
اهمیت قضاوت حرفهای
کاربرد مفاهیم ضمنی در استاندارد ۴۲ نیازمند قضاوت حرفهای قوی است. واحد تجاری باید:
نکات کلیدی
الزامات افشا
اگر استفاده از مفروضات ضمنی تأثیر بااهمیتی بر ارزش منصفانه داشته باشد، استاندارد ۴۲ ایجاب میکند که:
این مفهوم بخشی از چارچوب استاندارد شماره ۴۲ است و در روزهای آینده، سایر اجزاء آن با همین سبک تحلیلی از طریق سایت و شبکه های اجتماعی انجمن حسابداران خبره ایران منتشر خواهند شد.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
ریسک عدم اجرا
ریسک عدم اجرا در چارچوب استاندارد حسابداری شماره ۴۲ به ریسکی اشاره دارد که یک طرف قرارداد ممکن است نتواند تعهدات خود را در قبال بدهی انجام دهد. این ریسک، یکی از مؤلفههای اساسی در تعیین ارزش منصفانه یک بدهی است و باید از دیدگاه مشارکتکنندگان بازار، در تاریخ اندازهگیری، در نظر گرفته شود.
ریسک عدم اجرا، هم شامل ریسک اعتباری صادرکننده بدهی است و هم سایر ریسکهایی که ممکن است منجر به عدم ایفای تعهدات قراردادی شوند.
جایگاه در اندازهگیری ارزش منصفانه
در تعیین ارزش منصفانه یک بدهی، واحد تجاری باید ریسک عدم اجرای تعهدات از سوی خود یا طرف دیگر را در محاسبات لحاظ کند. این اصل، تضمین میکند که ارزش منصفانه بدهی تنها بر پایه مبلغ اسمی آن نیست، بلکه منعکسکننده ریسکهای واقعی در بازار است.
بر این اساس، اگر بدهی دارای سطح بالایی از ریسک عدم اجرا باشد (مثلاً ناشی از ضعف مالی یا دعاوی حقوقی علیه بدهکار)، مشارکتکنندگان بازار آن را با تخفیف قیمتی قابل توجهی ارزشگذاری میکنند.
اجزای تشکیلدهنده ریسک عدم اجرا
مثالهای حرفهای
ملاحظات کلیدی در گزارشگری مالی
طبق استاندارد ۴۲، در اندازهگیری ارزش منصفانه بدهی:
افشا در صورتهای مالی
در مواردی که ریسک عدم اجرا بر اندازهگیری ارزش منصفانه اثر بااهمیتی دارد، واحد تجاری باید:
این مفهوم بخشی از چارچوب استاندارد شماره ۴۲ است و در روزهای آینده، سایر اجزاء آن با همین سبک تحلیلی از طریق سایت و شبکه های اجتماعی انجمن حسابداران خبره ایران منتشر خواهند شد.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
قیمت اعلامشده
در استاندارد حسابداری شماره ۴۲، قیمت اعلامشده به معنای قیمتی است که برای یک دارایی یا بدهی در یک بازار فعال توسط مشارکتکنندگان بازار اعلام یا ثبت شده است. این قیمت، معمولاً بدون نیاز به تعدیل و بهصورت مستقیم بهعنوان مبنای اندازهگیری ارزش منصفانه استفاده میشود، مشروط بر اینکه مربوط به دارایی یا بدهی یکسان در تاریخ اندازهگیری باشد.
جایگاه در چارچوب ارزشگذاری
قیمت اعلامشده بهعنوان ورودی سطح یک (Level 1 Input) در سلسلهمراتب مندرج در استاندارد ۴۲ محسوب میشود. این ورودیها از بیشترین قابلیت مشاهده و اتکاپذیری برخوردارند، زیرا مستقیماً از بازارهای فعال گرفته شدهاند.
بازار فعال، بازاری است که در آن داراییها یا بدهیهای مشابه، بهصورت مکرر و با حجم کافی معامله میشوند و اطلاعات قیمتها برای عموم در دسترس است.
ویژگیهای کلیدی قیمت اعلامشده
مثالهای کاربردی
۱. سهام شرکت بورسی
اگر سهام شرکت X در بورس اوراق بهادار تهران در تاریخ اندازهگیری با قیمت ۱۸٬۲۰۰ تومان معامله شده باشد، این قیمت بهعنوان قیمت اعلامشده برای ارزشگذاری آن سهم مورد استفاده قرار میگیرد، بدون آنکه نیازی به تعدیل وجود داشته باشد.
۲. اوراق مشارکت دولتی
در صورتی که اوراق مشارکت دولتی در بازار ثانویه با نرخ مشخص و قابل دسترسی برای عموم معامله میشود، آن نرخ بهعنوان قیمت اعلامشده تلقی شده و در ارزشگذاری قابل استناد است.
۳. فلزات گرانبها یا کالاهای بورسی
قیمت لحظهای طلا یا نفت خام در بورس کالای جهانی، اگر مربوط به بازار فعال باشد، میتواند مستقیماً برای ارزشگذاری داراییهای مرتبط مورد استفاده قرار گیرد.
ملاحظات مهم
کاربرد در افشا و گزارشگری
در صورت استفاده از قیمت اعلامشده، استاندارد حسابداری شماره ۴۲ تأکید میکند که واحد تجاری باید:
این مفهوم بخشی از چارچوب استاندارد شماره ۴۲ است و در روزهای آینده، سایر اجزاء آن با همین سبک تحلیلی از طریق سایت و شبکه های اجتماعی انجمن حسابداران خبره ایران منتشر خواهند شد.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
رویکرد بهای جایگزینی
رویکرد بهای جایگزینی (یا بهای تمام شده جایگزینی) یکی از سه رویکرد اصلی در استاندارد حسابداری شماره ۴۲ برای اندازهگیری ارزش منصفانه است. این رویکرد بر اساس این اصل استوار است که مشارکتکننده بازار برای بهدست آوردن دارایی، بیش از بهای لازم برای جایگزینی آن با داراییای با کاربری و قابلیتهای مشابه پرداخت نخواهد کرد.
در این روش، ارزش منصفانه یک دارایی با برآورد بهای جایگزینی یا بازتولید آن دارایی و سپس کسر تعدیلات مربوط به کاهش ارزش (از جمله استهلاک یا زوال اقتصادی) بهدست میآید.
مبنای مفهومی و منطقی
رویکرد بهای جایگزینی از دید مشارکتکنندگان بازار به این موضوع میپردازد که چنانچه داراییای قابلیت جایگزینی داشته باشد، ارزش آن نمیتواند بیش از هزینه ایجاد یک دارایی مشابه با همان قابلیتها باشد. به همین دلیل، این روش بهویژه در مواردی بهکار میرود که:
مراحل اجرای رویکرد
مثالهای کاربردی
۱. کارخانه تولیدی با تجهیزات خاص
اگر تجهیزات تولیدی فاقد بازار فعال باشند، میتوان هزینه بازتولید آنها را با توجه به تکنولوژی فعلی برآورد کرد و سپس با اعمال تعدیلات بابت عمر مصرفشده، ارزش منصفانه آنها را تعیین کرد.
۲. ساختمان آموزشی یا بیمارستانی
برای نهادهای عمومی که از داراییهای خدماتی خاص استفاده میکنند، ارزش آن ساختمانها با محاسبه هزینه ساخت جدید آنها و کسر استهلاک و فرسودگی بهدست میآید.
۳. زیرساختهای عمومی یا دولتی
مانند پلها یا سدها، که ممکن است بازار فعالی برای خریدوفروش نداشته باشند، اما هزینه بازتولید آنها معیار قابلاتکایی برای تعیین ارزش منصفانه است.
تفاوت با رویکردهای دیگر
رویکرد بازار متکی بر معاملات واقعی است و در صورت وجود بازار فعال، ارجحیت دارد.
رویکرد درآمدی ارزش دارایی را بر اساس جریانهای نقدی آینده میسنجد.
اما رویکرد بهای جایگزینی زمانی استفاده میشود که:
نکات حرفهای
افشا در صورتهای مالی
طبق الزامات استاندارد شماره ۴۲، در صورتی که از رویکرد بهای جایگزینی استفاده شده باشد، واحد تجاری باید:
این مفهوم بخشی از چارچوب استاندارد شماره ۴۲ است و در روزهای آینده، سایر اجزاء آن با همین سبک تحلیلی از طریق سایت و شبکه های اجتماعی انجمن حسابداران خبره ایران منتشر خواهند شد.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
رویکرد بازار
در استاندارد حسابداری شماره ۴۲، رویکرد بازار یکی از سه رویکرد اصلی برای اندازهگیری ارزش منصفانه است. این رویکرد بر مبنای اطلاعات قیمتگذاری حاصل از معاملات واقعی بازار بین مشارکتکنندگان مستقل برای داراییها یا بدهیهای یکسان یا مشابه بنا شده است.
هدف اصلی این رویکرد، استفاده از شواهد قیمتی بازار برای تخمین ارزش دارایی یا بدهی است، نه تکیه بر محاسبات پیچیده یا مفروضات داخلی. بهعبارتی، بازار، مبنای ارزشگذاری را تعیین میکند.
اساس فکری و کاربرد
رویکرد بازار بر این اصل استوار است که اگر دارایی یا بدهی مشابهی در بازار فعال معامله شده باشد، میتوان از قیمت آن برای برآورد ارزش منصفانه دارایی یا بدهی موردنظر استفاده کرد. این روش بیشترین اتکا را به اطلاعات قابل مشاهده و مستقل از واحد تجاری دارد و در صورت وجود دادههای کافی، یکی از دقیقترین و قابل اتکاترین روشهای ارزشگذاری محسوب میشود.
مراحل اصلی در بهکارگیری رویکرد بازار
مثالهای کاربردی
۱. سهام شرکت پذیرفتهشده در بورس
اگر واحد تجاری سهامی را در اختیار دارد که مشابه آن در بورس تهران با بسامد بالا معامله میشود، ارزش منصفانه آن سهم با استفاده از قیمت پایانی یا میانگین قیمتهای اعلامشده تعیین میشود.
۲. ملک تجاری در منطقه خاص
در ارزشگذاری یک ملک تجاری، میتوان از قیمت معاملات املاک مشابه در همان منطقه، با اعمال تعدیلات بابت متراژ، موقعیت، عمر بنا و غیره، برای تعیین ارزش منصفانه استفاده کرد.
۳. دارایی نامشهود مانند علامت تجاری
در صورت وجود معاملات اخیر برای علائم تجاری مشابه در صنعت خاص، میتوان از آن قیمتها بهعنوان مبنای مقایسهای برای برآورد ارزش علامت تجاری استفاده کرد.
تفاوت با رویکردهای دیگر
برخلاف رویکرد درآمدی که بر جریانهای نقدی آتی و نرخ تنزیل مبتنی است، رویکرد بازار به قیمتهای واقعی معاملاتی تکیه دارد و عمدتاً زمانی کاربرد دارد که دادههای بازار بهصورت مستقیم یا با تعدیلات اندک در دسترس باشند.
همچنین با رویکرد بهای جایگزینی تفاوت دارد؛ چرا که در آن، هزینه بازتولید یا جایگزینی دارایی معیار سنجش است، نه قیمت بازار.
مزایا و چالشها
مزایا:
چالشها:
نکات حرفهای
این مفهوم بخشی از چارچوب استاندارد شماره ۴۲ است و در روزهای آینده، سایر اجزاء آن با همین سبک تحلیلی از طریق سایت و شبکه های اجتماعی انجمن حسابداران خبره ایران منتشر خواهند شد.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
انجمن حسابداران خبره ایران در نامهای خطاب به ریاست محترم جمهوری، با اشاره به محدودیت پذیرش صورتحسابهای خارج از سامانه مؤدیان تا پایان آذرماه سال جاری، بر ضرورت تمدید مهلت اجرای این محدودیت تأکید کرد.
در این نامه هشدار داده شده است که اجرای ناگهانی این محدودیت میتواند:
۱-هزینههای مضاعف مالیاتی بر فعالان اقتصادی شفاف تحمیل کند،
۲-امنیت و پیشبینیپذیری فضای کسبوکار را کاهش دهد،
۳-حجم گستردهای از اختلافات و دعاوی مالیاتی را به همراه داشته باشد.
انجمن پیشنهاد کرده است که پذیرش صورتحسابهای کاغذی، با در نظر گرفتن شرایط واقعی بازار و بهصورت مرحلهای، تمدید گردد تا ضمن ادامه اصلاحات ساختاری در نظام مالیاتی، از اخلال در فعالیتهای اقتصادی و افزایش نارضایتیها جلوگیری شود.
رویکرد درآمدی
در چارچوب استاندارد حسابداری شماره ۴۲، رویکرد درآمدی یکی از سه روش اصلی برای اندازهگیری ارزش منصفانه است. این رویکرد مبتنی بر این فرض است که ارزش یک دارایی یا بدهی معادل ارزش فعلی منافع اقتصادی آیندهای است که آن قلم میتواند برای مشارکتکنندگان بازار ایجاد کند.
در واقع، در رویکرد درآمدی، ابتدا جریانهای نقدی آتی مورد انتظار شناسایی و برآورد میشوند، سپس این جریانها با استفاده از یک نرخ تنزیل مناسب به ارزش فعلی تبدیل شده و نتیجه نهایی بهعنوان برآورد ارزش منصفانه در نظر گرفته میشود.
مراحل اصلی در رویکرد درآمدی
نخست، واحد تجاری یا ارزیاب باید جریانهای نقدی آیندهای را که از دارایی (یا بدهی) انتظار میرود شناسایی کند. این جریانها میتوانند شامل درآمدهای حاصل از استفاده، اجاره، فروش مجدد یا سایر منافع اقتصادی باشند.
سپس باید یک نرخ تنزیل مناسب انتخاب شود. این نرخ باید نشاندهنده ریسکهای مرتبط با دارایی یا بدهی باشد و همچنین شرایط بازار را منعکس کند. نرخ تنزیل نباید صرفاً داخلی یا بر اساس قضاوت واحد تجاری باشد، بلکه باید بازتابی از مفروضات بازار باشد.
در نهایت، با استفاده از یکی از تکنیکهای ارزش فعلی (مانند ارزش فعلی ساده، روش نرخ داخلی بازده، یا شبیهسازیهای احتمالاتی)، جریانهای نقدی آتی به ارزش فعلی تنزیل میشوند و عدد حاصل بهعنوان ارزش منصفانه گزارش میشود.
کاربردهای رایج
داراییهای غیرمالی منحصربهفرد که بازار فعالی برای آنها وجود ندارد (مانند پروژههای عمرانی خاص یا زیرساختهای انحصاری)، معمولاً با رویکرد درآمدی ارزشگذاری میشوند.
برای مثال، ارزش منصفانه یک نیروگاه که برق را با قرارداد بلندمدت تضمینی به فروش میرساند، از طریق برآورد جریانهای نقدی فروش برق و تنزیل آنها با نرخ بازار تعیین میشود.
در مورد داراییهای نامشهود (مثل حق اختراع یا برند)، نیز معمولاً از این رویکرد استفاده میشود، زیرا جریانهای درآمدی حاصل از بهرهبرداری یا فروش آنها در آینده قابل پیشبینی و تبدیل به ارزش فعلی است.
تفاوت با دو رویکرد دیگر
رویکرد درآمدی با دو رویکرد دیگر در ارزشگذاری تفاوت اساسی دارد:
در مقابل، رویکرد درآمدی بیشتر برای داراییهایی که بازار فعال ندارند یا ویژگیهای منحصربهفرد دارند استفاده میشود و نیازمند قضاوت حرفهای دقیقتر، مفروضات شفافتر، و مستندسازی کاملتر است.
نکات کلیدی برای کاربرد حرفهای
نتیجهگیری
رویکرد درآمدی در مواقعی که اطلاعات بازار فعال موجود نیست یا دارایی منحصربهفرد است، بهترین ابزار برآورد ارزش منصفانه محسوب میشود. با این حال، استفاده از این رویکرد نیازمند مهارت، مستندسازی قوی، و درک عمیق از بازار و جریانهای اقتصادی مرتبط است.
این مفهوم بخشی از چارچوب استاندارد شماره ۴۲ است و در روزهای آینده، سایر اجزاء آن با همین سبک تحلیلی از طریق سایت و شبکه های اجتماعی انجمن حسابداران خبره ایران منتشر خواهند شد.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل
صفحه3 از12