رویکرد درآمدی
در چارچوب استاندارد حسابداری شماره ۴۲، رویکرد درآمدی یکی از سه روش اصلی برای اندازهگیری ارزش منصفانه است. این رویکرد مبتنی بر این فرض است که ارزش یک دارایی یا بدهی معادل ارزش فعلی منافع اقتصادی آیندهای است که آن قلم میتواند برای مشارکتکنندگان بازار ایجاد کند.
در واقع، در رویکرد درآمدی، ابتدا جریانهای نقدی آتی مورد انتظار شناسایی و برآورد میشوند، سپس این جریانها با استفاده از یک نرخ تنزیل مناسب به ارزش فعلی تبدیل شده و نتیجه نهایی بهعنوان برآورد ارزش منصفانه در نظر گرفته میشود.
مراحل اصلی در رویکرد درآمدی
نخست، واحد تجاری یا ارزیاب باید جریانهای نقدی آیندهای را که از دارایی (یا بدهی) انتظار میرود شناسایی کند. این جریانها میتوانند شامل درآمدهای حاصل از استفاده، اجاره، فروش مجدد یا سایر منافع اقتصادی باشند.
سپس باید یک نرخ تنزیل مناسب انتخاب شود. این نرخ باید نشاندهنده ریسکهای مرتبط با دارایی یا بدهی باشد و همچنین شرایط بازار را منعکس کند. نرخ تنزیل نباید صرفاً داخلی یا بر اساس قضاوت واحد تجاری باشد، بلکه باید بازتابی از مفروضات بازار باشد.
در نهایت، با استفاده از یکی از تکنیکهای ارزش فعلی (مانند ارزش فعلی ساده، روش نرخ داخلی بازده، یا شبیهسازیهای احتمالاتی)، جریانهای نقدی آتی به ارزش فعلی تنزیل میشوند و عدد حاصل بهعنوان ارزش منصفانه گزارش میشود.
کاربردهای رایج
داراییهای غیرمالی منحصربهفرد که بازار فعالی برای آنها وجود ندارد (مانند پروژههای عمرانی خاص یا زیرساختهای انحصاری)، معمولاً با رویکرد درآمدی ارزشگذاری میشوند.
برای مثال، ارزش منصفانه یک نیروگاه که برق را با قرارداد بلندمدت تضمینی به فروش میرساند، از طریق برآورد جریانهای نقدی فروش برق و تنزیل آنها با نرخ بازار تعیین میشود.
در مورد داراییهای نامشهود (مثل حق اختراع یا برند)، نیز معمولاً از این رویکرد استفاده میشود، زیرا جریانهای درآمدی حاصل از بهرهبرداری یا فروش آنها در آینده قابل پیشبینی و تبدیل به ارزش فعلی است.
تفاوت با دو رویکرد دیگر
رویکرد درآمدی با دو رویکرد دیگر در ارزشگذاری تفاوت اساسی دارد:
- در رویکرد بازار، ارزش منصفانه بر اساس قیمت معاملات واقعی برای اقلام مشابه در بازار فعال بهدست میآید. این رویکرد بیشتر برای داراییهای قابل معامله مانند سهام یا طلا کاربرد دارد و نیاز کمتری به قضاوت حرفهای دارد.
- در رویکرد بهای جایگزینی، ارزش منصفانه معادل هزینهای در نظر گرفته میشود که برای بازتولید یا جایگزینی دارایی صرف میشود، با تعدیلات لازم بابت استهلاک یا کاهش ارزش. این روش بیشتر در مورد تجهیزات و داراییهای مشهود کاربرد دارد.
در مقابل، رویکرد درآمدی بیشتر برای داراییهایی که بازار فعال ندارند یا ویژگیهای منحصربهفرد دارند استفاده میشود و نیازمند قضاوت حرفهای دقیقتر، مفروضات شفافتر، و مستندسازی کاملتر است.
نکات کلیدی برای کاربرد حرفهای
- جریانهای نقدی باید از دیدگاه مشارکتکنندگان بازار و نه صرفاً بر اساس مفروضات داخلی تعیین شوند.
- نرخ تنزیل باید ریسک بازار و شرایط خاص دارایی را منعکس کند.
- در صورت وجود عدم اطمینان بالا، استفاده از تحلیلهای حساسیت یا شبیهسازیهای احتمالاتی توصیه میشود.
- واحد تجاری باید روش محاسبه، مفروضات کلیدی و منابع اطلاعاتی را بهطور شفاف افشا کند.
نتیجهگیری
رویکرد درآمدی در مواقعی که اطلاعات بازار فعال موجود نیست یا دارایی منحصربهفرد است، بهترین ابزار برآورد ارزش منصفانه محسوب میشود. با این حال، استفاده از این رویکرد نیازمند مهارت، مستندسازی قوی، و درک عمیق از بازار و جریانهای اقتصادی مرتبط است.
این مفهوم بخشی از چارچوب استاندارد شماره ۴۲ است و در روزهای آینده، سایر اجزاء آن با همین سبک تحلیلی از طریق سایت و شبکه های اجتماعی انجمن حسابداران خبره ایران منتشر خواهند شد.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل