انجمن حسابداران خبره ایران
عضو پیوسته فدراسیون بین‌المللی حسابداران (آیفک)
نخستین و بزرگ‌ترین انجمن حرفه ای حسابداری ایران
بنر تبلیغاتی ۱

قصد واحد تجاری

در چارچوب استاندارد حسابداری شماره ۴۲، قصد واحد تجاری به معنای نیت یا برنامه‌های داخلی شرکت در خصوص نگهداری، استفاده، یا فروش یک دارایی و یا تسویه یک بدهی است. نکته‌ی بسیار مهم این است که این قصد یا نیت، در اندازه‌گیری ارزش منصفانه نقشی ندارد.

استاندارد ۴۲ تأکید می‌کند که ارزش منصفانه باید بازارمحور (market-based) باشد، نه نهادمحور (entity-specific). به بیان دیگر، حتی اگر واحد تجاری قصد فروش دارایی را نداشته باشد یا قصد دارد از آن در مسیر خاصی استفاده کند، ارزش منصفانه همچنان بر اساس دیدگاه مشارکت‌کنندگان بازار تعیین می‌شود، نه براساس تصمیمات داخلی واحد تجاری.

 

ویژگی‌ها و اصول کلیدی

  • بی‌اثر بودن نیت داخلی: تصمیم واحد تجاری مبنی بر نگهداری دارایی یا فروش آن، بر ارزش منصفانه تأثیری ندارد.
  • بازارمحوری: ارزش منصفانه منعکس‌کننده این است که یک مشارکت‌کننده بازار در شرایط عادی حاضر است چه مبلغی برای دارایی یا بدهی بپردازد یا دریافت کند.
  • حذف سوگیری مدیریتی: اگر قصد واحد تجاری لحاظ می‌شد، امکان سوگیری و دستکاری ارزش‌ها وجود داشت.

 

نمونه‌های کاربردی

  1. زمین صنعتی:
    شرکت «الف» قصد دارد زمینی را که مالک آن است برای احداث انبار نگهدارد و هرگز نمی‌خواهد آن را بفروشد. با این حال، ارزش منصفانه زمین باید بر مبنای قیمتی که مشارکت‌کنندگان بازار برای خرید همان زمین می‌پردازند تعیین شود، نه بر اساس قصد شرکت برای نگهداری.
  2. ماشین‌آلات تولیدی:
    شرکتی تصمیم دارد یک دستگاه را تا پایان عمر مفید استفاده کند و قصد فروش ندارد. ارزش منصفانه دستگاه همچنان بر اساس قیمت بازاری که یک خریدار حاضر است بپردازد اندازه‌گیری می‌شود، حتی اگر هیچ برنامه‌ای برای فروش وجود نداشته باشد.
  3. سرمایه‌گذاری‌های مالی:
    اگر شرکت اوراق بهادار را به نیت نگهداری بلندمدت خریداری کرده باشد، باز هم ارزش منصفانه این اوراق برابر است با قیمت بازار در تاریخ گزارش، نه نیت شرکت برای نگهداری آن‌ها.

 

اهمیت در گزارشگری مالی

  • جلوگیری از ارزش‌گذاری شخصی: این اصل باعث می‌شود ارزش‌های گزارش‌شده در صورت‌های مالی قابل مقایسه بین شرکت‌ها باشند.
  • پایبندی به منطق بازار: استفاده‌کنندگان صورت‌های مالی (سرمایه‌گذاران، تحلیل‌گران، نهادهای نظارتی) می‌خواهند بدانند ارزش دارایی‌ها و بدهی‌ها در بازار چقدر است، نه اینکه مدیران چه قصدی دارند.
  • افشای شفافیت: حتی اگر قصد واحد تجاری در تصمیمات داخلی مهم باشد (مثلاً نگهداری یک دارایی استراتژیک)، در ارزش منصفانه بی‌اثر است، ولی می‌تواند به‌صورت توضیحی در یادداشت‌ها مطرح شود.

 

چالش‌ها در عمل

  • مقاومت مدیریتی: مدیران ممکن است استدلال کنند که چون قصد فروش ندارند، ارزش بازار اهمیتی ندارد. استاندارد ۴۲ این منطق را نمی‌پذیرد.
  • بازارهای غیر فعال: در نبود بازار فعال، تعیین ارزش منصفانه نیازمند قضاوت حرفه‌ای است، اما همچنان قصد واحد تجاری نمی‌تواند جایگزین فرضیات بازار شود.
  • دارایی‌های استراتژیک یا فرهنگی: برای دارایی‌هایی که واحد تجاری آن‌ها را حیاتی یا غیرقابل فروش می‌داند، حذف «قصد واحد تجاری» و تمرکز صرف بر «دیدگاه مشارکت‌کننده بازار» دشوار ولی الزامی است.

 

جمع‌بندی

قصد واحد تجاری در اندازه‌گیری ارزش منصفانه بی‌اهمیت است. استاندارد حسابداری شماره ۴۲ تأکید دارد که ارزش منصفانه باید کاملاً بر پایه‌ی دیدگاه مشارکت‌کنندگان بازار محاسبه شود. این اصل، شفافیت و قابلیت مقایسه را تضمین می‌کند و مانع از ورود ذهنیت‌ها و سوگیری‌های داخلی به صورت‌های مالی می‌شود.

 

این مفهوم بخشی از چارچوب استاندارد شماره ۴۲ است و در روزهای آینده، سایر اجزاء آن با همین سبک تحلیلی از طریق سایت و شبکه‌های اجتماعی انجمن حسابداران خبره ایران منتشر خواهند شد.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل