این مفهوم در حسابداری به معنای بررسی و تمایز نقش واحد تجاری بهعنوان اصیل (Principal) یا کارگزار (Agent) در یک قرارداد است. مطابق استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی شماره ۱۵ (IFRS 15) که مشابه استاندارد حسابداری شماره 43 ایران است، تشخیص صحیح این نقش در تعیین نحوه شناسایی درآمد و مبلغ آن نقش کلیدی دارد. واحد تجاری باید ارزیابی کند که آیا کالا یا خدمت وعده دادهشده را خود به مشتری منتقل میکند (اصیل) یا اینکه صرفاً ترتیب انتقال آن توسط شخص ثالث را فراهم میآورد (کارگزار).
ماهیت و اهمیت این مفهوم در حسابداری:
اصیل (Principal):
اگر واحد تجاری کنترل کالا یا خدمت وعده دادهشده را پیش از انتقال به مشتری در اختیار دارد، بهعنوان اصیل شناخته میشود. در این صورت:
• کل مبلغ دریافتی از مشتری بهعنوان درآمد ناخالص شناسایی میشود.
• هزینههای مربوط به تأمین کالا یا خدمت در بخش هزینهها درج میگردد.
کارگزار (Agent):
اگر واحد تجاری صرفاً نقش تسهیلکننده معامله بین فروشنده اصلی و مشتری را ایفا میکند و کنترلی بر کالا یا خدمت ندارد، در نقش کارگزار ظاهر میشود. در این حالت:
• فقط مابهالتفاوت مبلغ دریافتی از مشتری و پرداختشده به فروشنده اصلی (کارمزد) بهعنوان درآمد شناسایی میشود.
در استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی شماره ۱۵ (IFRS 15) که مشابه استاندارد حسابداری شماره 43 ایران است،معیارهایی برای تشخیص نقش اصیل یا کارگزار ارائه شده است که مهمترین آنها عبارتاند از:
• کنترل بر کالا یا خدمت پیش از انتقال به مشتری؛
• تحمل ریسکهای عمده مانند ریسک موجودی، ریسک اعتبار یا ریسک بازگشت کالا؛
• توانایی در تعیین قیمت فروش به مشتری؛
• مسئولیت اولیه در تحقق تعهد عملکرد.
تشخیص صحیح نقش اصیل یا کارگزار بر مبلغ درآمد شناساییشده تأثیر چشمگیر دارد و در مقایسهپذیری صورتهای مالی و ارزیابی عملکرد اقتصادی واحد تجاری نقشی اساسی ایفا میکند. اشتباه در این تشخیص میتواند منجر به تورم غیرواقعی در درآمد یا عدم شفافیت در تحلیل سودآوری شود.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل