1) تمام داراييهاي نامشهود بايد به بهاي تمام شده پس از كسر كاهش ارزش انباشته به حساب منظور شوند.
2) ايجاد فرآيند جديدي كه انتظار نميرود درآمد فروش را افزايش دهد، ممكن است به عنوان دارايي نامشهود شناسايي شود.
3) مخارج ساخت آزمايشي يك قالب جديد، به دليل اينكه قالب ماهيت فيزيكي دارد، به عنوان دارايي نامشهود شناسايي نميشود.
4) زيان كاهش ارزش واحد مولد نقد بايد نخست سرقفلي و پس از آن ساير داراييهاي نامشهود و در نهايت داراييهاي مشهود را كاهش دهد.
طبق بند 59 استاندارد حسابداري 17 دارايي نامشهود پس از شناخت اوليه بايد به بهاي تمام شده پس از كسر استهلاك انباشته و هرگونه كاهش ارزش انباشته منعكس شود. بنابراين گزينه اول صحيح نيست.
داراييهاي نامشهود طبق تعريف، داراييهايي هستند كه ماهيت فيزيكي دارند. با اين حال، ممكن است نمونههايي وجود داشته باشد كه داراييهاي نامشهود داراي شكل فيزيكي باشند. براي مثال گواهينامهاي كه نشاندهنده يك حق اختراع اعطا شده به شركت است. بنابراين گزينه سوم صحيح نيست.
طبق بند 91 استاندارد حسابداري 32، زیان کاهش ارزش یک واحد مولد وجه نقد (کوچکترین گروه واحدهای مولد وجه نقدی که سرقفلی یا داراییهای مشترک به آن تخصیص یافته است)، تنها در صورتی شناسایی میگردد که مبلغ بازیافتنی واحد یا گروه واحدها کمتر از مبلغ دفتری آن باشد. زیان کاهش ارزش باید به ترتیب زیر جهت کاهش مبلغ دفتری داراییهای واحد یا گروه واحدها تخصیص یابد:
الف. ابتدا، صرف کاهش مبلغ دفتری سرقفلی تخصیص یافته به واحد مولد وجه نقد یا گروه واحدها شود، و
ب. سپس با رعایت بند 92، متناسب با مبلغ دفتری به سایر داراییهای واحد یا گروه واحدها، تخصیص یابد.
بنابراين گزينه چهارم نيز صحيح نيست.
جريان منافع اقتصادي آتي ناشي از يك دارايي نامشهود ممكن است شامل درآمد عملياتي حاصل از فروش كالا يا خدمات، صرفهجويي در مخارج يا ساير منافعي باشد كه از كاربرد دارايي توسط واحد تجاري عايد ميشود. براي مثال، بكارگيري دانش فني جديد در فرايند توليد ممكن است به جاي افزايش درآمد عملياتي آتي، مخارج توليد را كاهش دهد.
بنابراين گزينه 2 صحيح است.